پارت ۲
شب:
ا.ت
لباسا امون را پوشیدیم رفتیم سمت شرکت تو راه من رانندگی میکردم لونا ساکت بود احساس میکردم نگرانه که مثل پارسال نشه
فلش بک:
ا.ت وقتی داشت مدل هارا میدید بخاطر دعواش با کراشش عصبی بود و به خاطر همین تند تند میگفت نه که یکی از کارکنا گفت
«معلوم نیست رییس امروز چش شده فک کنم شکست عشقی خ...»
ا.ت عصبی شد و با داد گفت
«ناراحتی برو گمشو بیرون ... عوضی اصن من هر طور میخوام رفتار میکنم همه برین بیرون توی عوضی ....(بوق) هم گمشوووو بیرون»
لونا سعی میکرد ارومش کنه ولی ا.ت بخاطر عصبی بودن لونا را هل داد و گریه افتاد چون همه داشتن اذیتش میکردن بعد از اون به خواسته ی خوده ا.ت خونه ی لونا از ا.ت جدا شد ولی لونا همیشه حواسش به ا.ت بود..
+پایان فلش بک+
(راستی ا.ت بخاطر هول دادنش پاش مشکل داره و هیچکی نمیدونه)
هنوز ا.ت:
رسیدیم وقتی رفتیم داخل لونا گفت
«اجی لطفاً اروم باش تا بتونیم..حداقل یه مدل انتخاب کنیم»
منم لبخند زدم و گفتم چشم رفتیم داخل لونا سلام کرد همه تعظیم کردن و من رفتم نشستم دیدم تهیونگ هم هست با یه پسر اومدن جلو و...
پارت بعدا میزارم ولی حمایت کنید
ا.ت
لباسا امون را پوشیدیم رفتیم سمت شرکت تو راه من رانندگی میکردم لونا ساکت بود احساس میکردم نگرانه که مثل پارسال نشه
فلش بک:
ا.ت وقتی داشت مدل هارا میدید بخاطر دعواش با کراشش عصبی بود و به خاطر همین تند تند میگفت نه که یکی از کارکنا گفت
«معلوم نیست رییس امروز چش شده فک کنم شکست عشقی خ...»
ا.ت عصبی شد و با داد گفت
«ناراحتی برو گمشو بیرون ... عوضی اصن من هر طور میخوام رفتار میکنم همه برین بیرون توی عوضی ....(بوق) هم گمشوووو بیرون»
لونا سعی میکرد ارومش کنه ولی ا.ت بخاطر عصبی بودن لونا را هل داد و گریه افتاد چون همه داشتن اذیتش میکردن بعد از اون به خواسته ی خوده ا.ت خونه ی لونا از ا.ت جدا شد ولی لونا همیشه حواسش به ا.ت بود..
+پایان فلش بک+
(راستی ا.ت بخاطر هول دادنش پاش مشکل داره و هیچکی نمیدونه)
هنوز ا.ت:
رسیدیم وقتی رفتیم داخل لونا گفت
«اجی لطفاً اروم باش تا بتونیم..حداقل یه مدل انتخاب کنیم»
منم لبخند زدم و گفتم چشم رفتیم داخل لونا سلام کرد همه تعظیم کردن و من رفتم نشستم دیدم تهیونگ هم هست با یه پسر اومدن جلو و...
پارت بعدا میزارم ولی حمایت کنید
۳.۱k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.