پارت ۹

آویو. سوآ
اومدیم تو حیاط و از دستشون راحت شدیم زنگ خورد الا کلاس شنا داشتیم جیمین/میریم لباس شنا بپوشیم شما هام بریم ۱۰ دقیقه دیگه همین جا
کوک / یه جوری میگی انگار بچن و گم میشن و اومدیم پاساژ🤣🤣جیمین /نمک نریز تو خوبی اصن
کوک / معلومه که فقط من خوبم🙂🙂
سوآ /خود شیفته ی جذاب کیوت خر ( زیر لب)
کوک / چیزی فرمودین
سوآ / خیر بریم دیگه
همه / باشه
سوا و لیساو سولگی و رزی رفتن مائو هاشون رو پوشیدن(اسلاید ۲)
خانم سنجی معلم شنا مون بود بعد کلی آموزش گفت میتونین آزاد با ی و تفریح و از این کارا بکنیم همه اومدیم کنار عم چون هرکی یک جا بود تهیونگ اب پاشید به لیسا و لیسا هم به تهیونگ از اون جایی که ما وسط اونا بودیم خیس شدیم بعد کلی بازی اومدیم از آب بیرون رفتیم مائو هامون رو در آوردیم زنگ آخر بود کیف و وسایل رو از کدامین برداشتیم رفتیم جلو در مدرسه