ادامه part 2
ادامه part 2
تهیونگ تمام شب را به آن فرشته ای فکر میکرد که امروز دیده بود... به این فکر میکرد که چگونه قرار است فردا با او در قالب شاهزاده شیطان ها مواجه شود.... آرزو میکرد که فردایی از راه نرسد و شب طول بکشد....
افسوس که او سرنوشتش ازدواج با خواهرش است.... هرچند او، جونگکوک را دوست داره ولی ناچار از اینکه دست نیافتنی است.... عشق تهیونگ نسبت به جونگکوک فرا تر از چیزیه که تصورش را هم هیچکس نمیتواند بکند....
تهیونگ تمام شب را به فردایش فکر میکرد اما بالاخره توانست بخوابد و ساعتی آرامش بدست آورد.
جا نشد برای همین توی یک پارت دیگه گزاشتم
تهیونگ تمام شب را به آن فرشته ای فکر میکرد که امروز دیده بود... به این فکر میکرد که چگونه قرار است فردا با او در قالب شاهزاده شیطان ها مواجه شود.... آرزو میکرد که فردایی از راه نرسد و شب طول بکشد....
افسوس که او سرنوشتش ازدواج با خواهرش است.... هرچند او، جونگکوک را دوست داره ولی ناچار از اینکه دست نیافتنی است.... عشق تهیونگ نسبت به جونگکوک فرا تر از چیزیه که تصورش را هم هیچکس نمیتواند بکند....
تهیونگ تمام شب را به فردایش فکر میکرد اما بالاخره توانست بخوابد و ساعتی آرامش بدست آورد.
جا نشد برای همین توی یک پارت دیگه گزاشتم
۸۹۳
۲۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.