چندپارتی

چندپارتی
وقتی دخترش خودکشی کرد اما هنوز.....

پارت۱۲

جیمین ویو:
این چند روز کارهای کمپانی کم شده بود و اعضا رو زیاد نمیبینم.
این مدتم دنبال پرونده پیدا کردن لونا بودم.
چند روزی که میرفتم کمپانی انگار یه کارآموز جدید اومده.
میخواستم ببینم کیه.
رفتم اتاق پی دی نیم.
جیمین:سلام
پی دی نیم:سلام پسرم چیکار داشتی اومدی اینجا
جیمین:شنیدم یه کارآموز جدید اومده خواستم ببینم کیه... میشه پرونده شو بدین
پی دی نیم:الان یه دیقه صبر من پیداش کنم.
پی دی نیم پرونده رو داد و نگاه کردم.
اسمش لونا بود.فامیلش پارک.۱۶سالشم بود.
یه دیقه بغض کرده بودم یاد لونا خودمون افتادم.بغض کرده بودم.یه لحظه اصن شک کردم که...
نکنه خود لونا باشه.
پرونده رو دادم پی دی نیم رو رفتم خونه.
تو خونه:
ا.ت:سلام
جیمین:سلام
رفتم نشستم رو مبل
جیمین:ا.ت...میگم که یه کار اموز جدید اومده
ا.ت:خب...
جیمین:مشخصاتش خیلی شبیه لونا بود...میگم نکنه خود لونا باشه
ا.ت:جیمین ممکنه هزاران دختر تو کره باهش که مشخصاتش اون بوده....اما میشه یه کاری کرد که مطمئن بشی.....میتونی درخواست بدی که ببینیش....پی دی نیم که میزاره ببینیش
جیمین:اوکی....فردا یه سر میرم کمپانی

لونا ویو:
یه هفته از کاراموزیم میگذره.تمرینا فعلا اسونن و میتونم انجامشون بدن.
میگن که آخر هر ماه تستای سختی میگیرن ولی اولاش زیاد سخت نمیگیرن.
ایم یه هفته با بقیه صمیمی تر شدم.
اما از یه چیزی میترسم این که بابا رو ببینم و منو بشناسه چون میخوام اگه شد بعد از دبیو ببینمش....

بچه ها ببخشید این چند روز نبودم
و اینکه....
امیدوارم از این پارت هم خوشتون اومده باشه🙂