فیک کوک(دفترچه خاطرات)پارت۲۵

×(*بوق میزنه)اوفف چه تیپی زدی
_سس،سلام توام امروز خیلی خوش تیپ شدی
×نبودم؟؟
_(*سوار میشه)چرا بودی
×بریم
(*میرسن دم سینما)
_یکم خوراکی برای فیلم بخریم؟
×تو برو تو سالن من میخرم و میام
_باشه ،بلیطارو گرفتی دیگه؟
×آره،بیا این بلیط تو
_(*میشینه تو سالن) پس چرا اینجا هیچکی نیست نکنه زود اومدیم
×بیا پاپ کورن و آب میوه خریدم
_خوبه میگم فکر کنم زود اومدیم هیچکی نیومده
×نه الان ۶ و ۱۵ یه ربع دیگه شروع میشه
_پس چرا نیومدن سالن رو اشتباه نیومدیم
×نه سالن رو اختصاصی گرفتم راحت باش
_چییی میدونه پولش چقدره چرا همچین کاری کردی وایی
×مهم نیست برای عشقم کردم
_هوفف با این کارات
×(*نیشخند میزنه)کار بدی کردم؟
_آره
×حالا که کردم لذتشو ببر
_آخه
×هیسس ساکت الان شروع میشه
_باشه ، مرسی تجربه جدیدی برام میشه
×(*سرشو ناز میکنه)
_(*سرشو میزاره روی شونش)عیب نداره؟
×نه نه راحت باش
(*فیلم تموم میشه)
×اوهه داری گریه میکنی؟
_(*اشکاشو پاک میکنه) خیلی قشنگ بود ولی چرا اینجوری تموم شد
×نمی دونستم انقدر احساسی
_(*نفس عمیقی میکشه)قول بده آخر داستانمون مثل این نشه
×(*لبخند میزنه) باشه(*بغلش میکنه )
بریم؟
_اوهوم