ببخشید بچه ها پارت 1 نیومده بود 🤦♀️
پارت1
ات:خانم دکتر و خواهر جانگ هوسوک( دشمن خونی کوک)
کوک:رئیس بند مافیای کره
زبان ات داشتم تو خیابون راه میرفتم تازه از سرکار برگشته بودم و خیلی هم خسته بودم
که دیدم چند تا ادم سیاه پوش با ماسک و لباسای سیاه ریختن جلوم
سعی کردم فرار کنم ولی خب......
اونا منو انداختن تو ون
+:هی بس کنید( با داد)
+:برای چی دارید منو میبرید ؟ اصلا کجا داریم میریم؟
+:کمککککک( با عربده)
_:تو خواهر اون جانگ عوضی هستی
+:تو کی هستی( اروم )
_:جواب منو بده
+:اره من خواهر جانگ هوسوکم !
_:تو ام مثل داداشت زیاد زر میزنی
روز بعد:
سرم تو کامپیوترم بود
داشتم پیام مرخصی میدادم یه 3 روزی مرخصی میگیرم تا ببینم چی میشه
دیدم صدای باز شدن در میاد
ذهن ات:
اه حتما اون عوضیه
باید خودمه اماده کنم واسه رو مخ ترین حرف ها!
+:سلام قربان کاری داشتید( سرش به زیر بود و اروم حرف میزد)
_:خوبه میبینم خوب تو نقشت فرو رفتی
ات:خانم دکتر و خواهر جانگ هوسوک( دشمن خونی کوک)
کوک:رئیس بند مافیای کره
زبان ات داشتم تو خیابون راه میرفتم تازه از سرکار برگشته بودم و خیلی هم خسته بودم
که دیدم چند تا ادم سیاه پوش با ماسک و لباسای سیاه ریختن جلوم
سعی کردم فرار کنم ولی خب......
اونا منو انداختن تو ون
+:هی بس کنید( با داد)
+:برای چی دارید منو میبرید ؟ اصلا کجا داریم میریم؟
+:کمککککک( با عربده)
_:تو خواهر اون جانگ عوضی هستی
+:تو کی هستی( اروم )
_:جواب منو بده
+:اره من خواهر جانگ هوسوکم !
_:تو ام مثل داداشت زیاد زر میزنی
روز بعد:
سرم تو کامپیوترم بود
داشتم پیام مرخصی میدادم یه 3 روزی مرخصی میگیرم تا ببینم چی میشه
دیدم صدای باز شدن در میاد
ذهن ات:
اه حتما اون عوضیه
باید خودمه اماده کنم واسه رو مخ ترین حرف ها!
+:سلام قربان کاری داشتید( سرش به زیر بود و اروم حرف میزد)
_:خوبه میبینم خوب تو نقشت فرو رفتی
۳.۳k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.