عشق پوسیده. پارت 7
تصمیم گرفت تنبیه عالی برام بسازه .
وان حموم رو پر از سوزن و
تیکه های کاکتوس کرد
و توش خون خون خوک و گاو ریخت و
مجبورم کرد توش بخوابم .
و خوری که فقط سرم بیرون باشه جلوی وان رو ورق آهن خیلی کلفت گزاشت و همه جاش رو قفل کرد .
و حدودا ۴ روز منو توی اون وضع ول کرد .
نه می تونستم تکون بخورم
نه درست نفس بکشم
نه چیزی بخورم.
بوی خون کاری کرده بود هرچی که خورده بودم قبلا هم بالا بیارم .
خون ها توی اون ۴ روز فاسد شده بودن و بوی گندش حال به هم زن بود .
تمام بدنم پر از سوزن بود می تونستم حس کنم بعضیاشون کامل تو بدنم فرو رفتن.
هر تکون ریز باعث می شد فریاد بزنم ولی تو روز چهارم دیگه اینقدر خونم با خون حیوون قاطی شده بود که بی حال شدم و از حال رفتم .
وقتی بیدار شدم تو تخت بیمارستان بودم .
تهیونگ و جیمین هم کنارمن
تا بیدار شدم
جیمین: وای بیبی خوبی ؟
این چه کار احمقانه ای بود ؟
مگه می خواستی خودتو به کشتن بدی؟
چرا این کار رو از من خواستی؟
چرا خواستی تورو اونجوری زندونی کنم؟
خیلی نگرانت بودم.
بازیگریش محشر بود .
تهیونگ: ا/ت چی شده بود ؟
اون چه وضعیتی بود؟
گفتم: هیچی ،ولش کن.
جیمین داشت برای بقیه توضیح می داد که من چجوری به خاطر افسردگی شدید و خود آزاری ابنکار رو کردم و می خواستم اینجوری خودکشی کنم.
همه چیز قابل باور بود .
همچی تموم شد .
من برگشتم خونه و تقریبا خوب شده بودم.
یه شب تهیونگ بهم زنگ زد .
به جیمین گفتم دوستم کارم داره می رم پیشش ،با کلی شک و تردید اجازه داد
و مجبورم کرد کلی دروغ سر هم کنم
وقتی رسیدم همچی رو براش توضیح دادم و بهش گفتم من ازش نخواستم منو بندازه تو وان.
تهیونگ:آرومم باااش ا/ت ،من کاملا باورت دارم و می دونم جیمین روانیه
این چند وقت همش می خواستم بهت بگم ولی جیمین همش چهار چشمی داشت منو میپایید.
ا/ت من تمام جنبه ها رو در نظر گرفتم .تنها راهی که می تونی از جیمین راحت بشی اینه که
گفتم: خواهش می کنم بگو تهیونگ
تهیونگ: کشتنشه!💀
ا/ت من تمام راه ها رو حساب کردم
هیچ گزینهی دیگه ای نیست .
با این بازیگری عالی جیمین کسی حرفت رو باور نمی کنه .
چه بقیه ،چه پلیس .
هیچکس
و ما هم تقریبا تمام روش ها رو برای این که
تو اگر از جیمین جدا بشی ،اون صد در صد تورو می کشه
و اگر نشی اون آروم آروم ترو می کشه ،بعد هم یه خودکشی جلوه میده .
تنها راه خلاص شدن از جیمین اینه که جیمینی وجود نداشته باشه ( جیمین منو ببخش)
گفتم: ولی اون محض احتیاط تمام وسایل خطرناکه خونه رو می گزاشته تو خونه اش و حتی به چنگال ندارم.
موقع ورود به خونه هم منو می کرده و با چسب نواری تک تک تار موهای لباسم رو بررسی می کنه.
تهیونگ: من یه ایده دارم .
تنها راه کشتنش
گل رزه
گفتم: گل رز زیادی بی آزار نیست؟
تهیونگ لبخند ترسناکی زد.
وان حموم رو پر از سوزن و
تیکه های کاکتوس کرد
و توش خون خون خوک و گاو ریخت و
مجبورم کرد توش بخوابم .
و خوری که فقط سرم بیرون باشه جلوی وان رو ورق آهن خیلی کلفت گزاشت و همه جاش رو قفل کرد .
و حدودا ۴ روز منو توی اون وضع ول کرد .
نه می تونستم تکون بخورم
نه درست نفس بکشم
نه چیزی بخورم.
بوی خون کاری کرده بود هرچی که خورده بودم قبلا هم بالا بیارم .
خون ها توی اون ۴ روز فاسد شده بودن و بوی گندش حال به هم زن بود .
تمام بدنم پر از سوزن بود می تونستم حس کنم بعضیاشون کامل تو بدنم فرو رفتن.
هر تکون ریز باعث می شد فریاد بزنم ولی تو روز چهارم دیگه اینقدر خونم با خون حیوون قاطی شده بود که بی حال شدم و از حال رفتم .
وقتی بیدار شدم تو تخت بیمارستان بودم .
تهیونگ و جیمین هم کنارمن
تا بیدار شدم
جیمین: وای بیبی خوبی ؟
این چه کار احمقانه ای بود ؟
مگه می خواستی خودتو به کشتن بدی؟
چرا این کار رو از من خواستی؟
چرا خواستی تورو اونجوری زندونی کنم؟
خیلی نگرانت بودم.
بازیگریش محشر بود .
تهیونگ: ا/ت چی شده بود ؟
اون چه وضعیتی بود؟
گفتم: هیچی ،ولش کن.
جیمین داشت برای بقیه توضیح می داد که من چجوری به خاطر افسردگی شدید و خود آزاری ابنکار رو کردم و می خواستم اینجوری خودکشی کنم.
همه چیز قابل باور بود .
همچی تموم شد .
من برگشتم خونه و تقریبا خوب شده بودم.
یه شب تهیونگ بهم زنگ زد .
به جیمین گفتم دوستم کارم داره می رم پیشش ،با کلی شک و تردید اجازه داد
و مجبورم کرد کلی دروغ سر هم کنم
وقتی رسیدم همچی رو براش توضیح دادم و بهش گفتم من ازش نخواستم منو بندازه تو وان.
تهیونگ:آرومم باااش ا/ت ،من کاملا باورت دارم و می دونم جیمین روانیه
این چند وقت همش می خواستم بهت بگم ولی جیمین همش چهار چشمی داشت منو میپایید.
ا/ت من تمام جنبه ها رو در نظر گرفتم .تنها راهی که می تونی از جیمین راحت بشی اینه که
گفتم: خواهش می کنم بگو تهیونگ
تهیونگ: کشتنشه!💀
ا/ت من تمام راه ها رو حساب کردم
هیچ گزینهی دیگه ای نیست .
با این بازیگری عالی جیمین کسی حرفت رو باور نمی کنه .
چه بقیه ،چه پلیس .
هیچکس
و ما هم تقریبا تمام روش ها رو برای این که
تو اگر از جیمین جدا بشی ،اون صد در صد تورو می کشه
و اگر نشی اون آروم آروم ترو می کشه ،بعد هم یه خودکشی جلوه میده .
تنها راه خلاص شدن از جیمین اینه که جیمینی وجود نداشته باشه ( جیمین منو ببخش)
گفتم: ولی اون محض احتیاط تمام وسایل خطرناکه خونه رو می گزاشته تو خونه اش و حتی به چنگال ندارم.
موقع ورود به خونه هم منو می کرده و با چسب نواری تک تک تار موهای لباسم رو بررسی می کنه.
تهیونگ: من یه ایده دارم .
تنها راه کشتنش
گل رزه
گفتم: گل رز زیادی بی آزار نیست؟
تهیونگ لبخند ترسناکی زد.
۱۰.۴k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.