عشق دست جمعی پارت (1)

عشق دست جمعی پارت (1)
ویو ا.ت صبح باصدای ساعتم بیدار شدم
هرچی فوش بود به دانشگاه ودرس دادم
شانس خوبم نامجون استاد دانشگاهمونه
حاضرشدم رفتم پایین که اون لایلا هرزه هم بود ونامجون وهمه هم بودن سریع خوردم ورفتم که یکدفعه صدای بوق ماشین اومد دیدم نامجونه ولایلا هم هست
_ا.ت بیا من میرسونمتون
+حتماً سه بار بروبابا میخوام پیاده بیام
&راست میگه ولش کن ددی(باعشوه وناز)
_توساکت من ددی تونیستم (عصبی وداد)
ویونامجون
چون بحس با ا.ت به جایی نمیرسه ودیر شده پیاده شدم و ا.ت وکول کردم
+ولم کن کمک بزارم پایین عوضی (جیغ وداد)
_خفه شو مگرنه تضمین نمیکنم سالم برگردی خونه (ریلکس)
+دیگه خفه شدم تارسیدیم دانشگاه
دیگه حوصله ندارم بگم چه اتفاقی افتاد
ویو بعد دانشگاه
_ا.ت بیابریم می رسونمت
+ببین منو میخوام پیاده بیام
_باشه خدافظ
&عشقم بیابریم
_نگوبه من عشقم خفه شو (عصبی وداد)
&ب. بخشید(اشک تمساح)
_کوفت صدات ونشنوم
+درحال جرخوردن از خنده 😂
ویوا.ت وارد عمارت شدم بدیگاردا درو برام باز کردن رفتم بغل مامانم وبابام و به همه سلام کردم.......
ادمین گشاداست یوهاها😈