وانشات تهیونگ
+ وویی چیشد....ببخشید ...به مولا اصلا نفهمیدم....شما چرا عین روح ظاهر میشید؟ اصلا تقصیر خو... ( تهیونگ دهن سوهیون رو گرفت و سوهیون حرفش نصفه موند ) - امم...چیزی نیست ما الان ..... الان میریم! خیلی ببخشید! ( بعد دستگیره در رو کشید و دوتایی جیم شدن ) - چه کوفتی میخواستی بگی +.... - چرا چیزی نمیگی؟ +.... - سوهیون! حرف بزن ببینم! + نزدیک بود به خاطر من اخراج بشیم! - اووو منو باش فک کردم به خاطر چی ناراحته.....نوچ...نوچ نوچ نوچ....اصلا عرزه نداره ما رو اخراج کنه! وگرنه با این همه ک ما سر به سرش میذاریم اخراجمون میکرد + کاشش....کاشششش فقط اون خون از دماغش سر چشمه نمیگرفت - ولش کن بابا....عهه انگاری چیشده! + باز میخوای تا دم در برسونیم؟ [ نگفته بودم ک تهیونگ از اونجایی ک خیلی پولداره به سوهیون یه خونه کوچیک داده 🙂 ] - اهوم بریم + هیی اینبار نمیای داخل! - خو کجاش بده؟ خونه ی خودمه دوست دارم میام تو! + نیاا همش به من گیر میدی! - خو خوشم میاد جوجه! ( سوهیون از حرکت می ایسته و پوکر به تهیونگ نگاه میکنه.....تهیونگ هم با متوقف شدن سوهیون می ایسته و بهش نگاه میکنه ) - چته؟ + گفتم منو جوجه صدا نزن! - حالا ک زدم! مثلا چه میکنی؟ + تهیونگگگگ.....بهت اخطار میدم😡 (ته دو قدم میره جلو تر ) - اومم....مثلا چه اخطاری جوجه؟ + باشه! ( دوباره با زانوش میزنه به تهیونگ .... و تهیونگ از درد خم میشه و ناله میکنه..... قدم قدم دور میشه و با صدای بلند میگه ) + اگه یه بار دیگه جوجه صدام کنی محکم تر میزنم! / پایان فلش بک / + راستی یه سوال....اونجا خودتی الکی به غش زده بودی؟؟.....یعنی واقعا داشتی فیلم بازی میکردی؟ - غش نکرده بودم میخواستم ری اکشنت رو ببینم ک بعدم میخواستم سر به سرت بزارم ک اون کار و با مدیر محترم کردی + اوهوم ....پاچه مال میگه مدیر محترم!! - هه نه خیرم! اون به من پاچه مالی میکنه! + .... ( بعد سرخ شدن گوشتا و تخم مرغا ماهیتابه رو میزارن روی میز و سرو میکنن.....بعدم با ولع شروع میکنن به غذا خوردن )
(تو اتاق مدیر بودن..... سوهیون روی مبل دراز کشیده و به سقف خیرست .... همینطور هم پاش رو تکون میده ..... تهیونگ هم اون طرف داره تو وسایل های مدیر فضولی میکنه ) [ من قربون اون فضولی هاش 😍] ( تهیونگ یه چیزی پیدا میکنه و میگیره بالا به سوهیون نشونش میده ) - عرر.... اینو! + چیه؟ - فیلم بالیوودی + خوبب؟ - یعنی معلما از اینجور فیلما میبینن!....خدایی مسخرس + هه هه ( فیلمو پرت میکنه تو کشو و درش رو میبنده.....بعدم میره بالا سر سوهیون ) +(با قیافه پوکر ) برووو اون طرف! - یعنی دیوار از منم تماشایی تره؟ + اهوم! - واقعا؟ [ منحرف نشیدا 😐]
(تو اتاق مدیر بودن..... سوهیون روی مبل دراز کشیده و به سقف خیرست .... همینطور هم پاش رو تکون میده ..... تهیونگ هم اون طرف داره تو وسایل های مدیر فضولی میکنه ) [ من قربون اون فضولی هاش 😍] ( تهیونگ یه چیزی پیدا میکنه و میگیره بالا به سوهیون نشونش میده ) - عرر.... اینو! + چیه؟ - فیلم بالیوودی + خوبب؟ - یعنی معلما از اینجور فیلما میبینن!....خدایی مسخرس + هه هه ( فیلمو پرت میکنه تو کشو و درش رو میبنده.....بعدم میره بالا سر سوهیون ) +(با قیافه پوکر ) برووو اون طرف! - یعنی دیوار از منم تماشایی تره؟ + اهوم! - واقعا؟ [ منحرف نشیدا 😐]
۵۸.۶k
۱۳ مرداد ۱۴۰۰