rain ادامه پارت دوم
rain ادامه پارت دوم
جنی:آقای جانگ !
جونگکوک:بله دکتر کیم
جنی:یه جراحی داریم همین الان هوسوک رو صدا کن تا بیاد
جونگکوک:راستی دکتر کیم دکتر مین هم دارن میان
جنی:خوبه چون واقعا وضعیتش وخیمه راستی تهیونگ کجاست؟
جونگکوک:یه بیمار جدید داریم یکی از آشناهامونه و حالش بده درحال رسیدگی بهشه
جنی:اوکی پس هوسوک و جیسو رو بیار
جونگکوک:چشم دکتر کیم
جونگکوک رفت سمت اتاق برادر ناتنیش در اتاق رو به صدا درآورد
جونگکوک:هیونگ میتونم بیام تو؟
هوسوک:بیا تو کوکی کوچولو
در اتاق رو باز کرد و رفت تو
جونگکوک:هیونگگ چندبار گفتم توی محل کار اینطوری صدام نکن اگه بفهمن جیمین هیونگ زندگیش تموم میشه
هوسوک:خوبه خودت میخوای به ته بگی
جونگکوک:قضیش فرق داره
بعدشم یه بیمار وخیم داریم جنی نونا احضارت کرد
هوسوک:ممنون که گفتی فعلا
از بلندگو صدای تهیونگ اومد:دکتر جانگ جیهون به بخش مراقبت های ویژه مریض داریم
جونگکوک با خودش گفت:فکر کنم یونگی هیونگ و جیمین هیونگ اومدن.......
و دوید سمت مراقبت های ویژه
جین: مشخصات ؟
جونگکوک:پارک جیمین ۲۰ ساله
یونگی:چاقو به پهلوش اصابت کرده من بخیه زدم ولی باز بخیه باز شده
جین:یونگی و جیهون خودتون برید برای عمل تهیونگ تو برو کمک جنی
تهیونگ:چشم من رفتم
.بعد از عمل .
یونگی:جیهون تو چطوری جیمین رو میشناسی؟
جونگکوک:خب ما....از بچگی باهم دوست بودیم
یونگی:چرا هیچ وقت راجبش حرف نزدی؟
جونگکوک:خب نپرسیدی
یونگی:جیهون..... من ...
تا از روی صندلی بلند شد سرش گیج رفت و از حال رفت
جونگکوک:هیونگ چی شد
تهیونگ....
جنی:جیهون چی شده ؟ وای یونگی
پرستارا حال دکتر مین بده یه اتاق اماده کنید جیهون برو دنبال جیسو اون باید بهش رسیدگی کنه
جونگکوک:چشم نونا
دوید سمت اتاق جیسو
دکتر عمومی دکتری که بعد از جین از همه دکترا بزرگ تر بود
بدون در زدن در اتاق رو باز کرد
جونگکوک:نونا...
جیسو:چی شده جیهون ؟
جونگکوک:یونگی هیونگ از حال رفته به تو نیاز داریم
جیسو:اومدم برو بریم
......................
Continues....
جنی:آقای جانگ !
جونگکوک:بله دکتر کیم
جنی:یه جراحی داریم همین الان هوسوک رو صدا کن تا بیاد
جونگکوک:راستی دکتر کیم دکتر مین هم دارن میان
جنی:خوبه چون واقعا وضعیتش وخیمه راستی تهیونگ کجاست؟
جونگکوک:یه بیمار جدید داریم یکی از آشناهامونه و حالش بده درحال رسیدگی بهشه
جنی:اوکی پس هوسوک و جیسو رو بیار
جونگکوک:چشم دکتر کیم
جونگکوک رفت سمت اتاق برادر ناتنیش در اتاق رو به صدا درآورد
جونگکوک:هیونگ میتونم بیام تو؟
هوسوک:بیا تو کوکی کوچولو
در اتاق رو باز کرد و رفت تو
جونگکوک:هیونگگ چندبار گفتم توی محل کار اینطوری صدام نکن اگه بفهمن جیمین هیونگ زندگیش تموم میشه
هوسوک:خوبه خودت میخوای به ته بگی
جونگکوک:قضیش فرق داره
بعدشم یه بیمار وخیم داریم جنی نونا احضارت کرد
هوسوک:ممنون که گفتی فعلا
از بلندگو صدای تهیونگ اومد:دکتر جانگ جیهون به بخش مراقبت های ویژه مریض داریم
جونگکوک با خودش گفت:فکر کنم یونگی هیونگ و جیمین هیونگ اومدن.......
و دوید سمت مراقبت های ویژه
جین: مشخصات ؟
جونگکوک:پارک جیمین ۲۰ ساله
یونگی:چاقو به پهلوش اصابت کرده من بخیه زدم ولی باز بخیه باز شده
جین:یونگی و جیهون خودتون برید برای عمل تهیونگ تو برو کمک جنی
تهیونگ:چشم من رفتم
.بعد از عمل .
یونگی:جیهون تو چطوری جیمین رو میشناسی؟
جونگکوک:خب ما....از بچگی باهم دوست بودیم
یونگی:چرا هیچ وقت راجبش حرف نزدی؟
جونگکوک:خب نپرسیدی
یونگی:جیهون..... من ...
تا از روی صندلی بلند شد سرش گیج رفت و از حال رفت
جونگکوک:هیونگ چی شد
تهیونگ....
جنی:جیهون چی شده ؟ وای یونگی
پرستارا حال دکتر مین بده یه اتاق اماده کنید جیهون برو دنبال جیسو اون باید بهش رسیدگی کنه
جونگکوک:چشم نونا
دوید سمت اتاق جیسو
دکتر عمومی دکتری که بعد از جین از همه دکترا بزرگ تر بود
بدون در زدن در اتاق رو باز کرد
جونگکوک:نونا...
جیسو:چی شده جیهون ؟
جونگکوک:یونگی هیونگ از حال رفته به تو نیاز داریم
جیسو:اومدم برو بریم
......................
Continues....
۴.۵k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.