میخوام تمشب حاملت کنم پس تمامی لذتو ببر بیبی
_ میخوام تمشب حاملت کنم پس تمامی لذتو ببر بیبی
+ حاملهههههه
_ آوم آره
+ من میترسم
_ ترس نداره که حالا که چیزی نیس
+ همینجور که دستو پام بسته بود اون داش دستو پامو باز میکرد
_ خب دستو پاشو باز کردم و نشستم روی تخت و اونم گذاشتم رویه پاهام و روبه روم و لبشو بوسیدم و مک میزدم
+ آححح ددی بسه نفسممممم
_ باشه بیا
_ چویا سفت بغلم کن و هروقت خیلی درد گرف یه مشت بزن به کمرم
+ باشه
+ دازای رو سفت بغل کردم و یهو دیدم اونجاش رفت توی کصم و داره داخلم میچرخوندش یکم درد داشتم ولی خب کاری نکردم و سفت تر بغلش کردم
_ فهمیدم یکم براش درد داره منم بغلش کردم و سرشو نوازش کردم و بوسیدم و یکی به کمرش زدم تا قووس بده و بعد هم توش
+ حاملهههههه
_ آوم آره
+ من میترسم
_ ترس نداره که حالا که چیزی نیس
+ همینجور که دستو پام بسته بود اون داش دستو پامو باز میکرد
_ خب دستو پاشو باز کردم و نشستم روی تخت و اونم گذاشتم رویه پاهام و روبه روم و لبشو بوسیدم و مک میزدم
+ آححح ددی بسه نفسممممم
_ باشه بیا
_ چویا سفت بغلم کن و هروقت خیلی درد گرف یه مشت بزن به کمرم
+ باشه
+ دازای رو سفت بغل کردم و یهو دیدم اونجاش رفت توی کصم و داره داخلم میچرخوندش یکم درد داشتم ولی خب کاری نکردم و سفت تر بغلش کردم
_ فهمیدم یکم براش درد داره منم بغلش کردم و سرشو نوازش کردم و بوسیدم و یکی به کمرش زدم تا قووس بده و بعد هم توش
۳.۰k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.