پارت ۲
ویو ته
داشتم میرفتم مدرسه که هوپ صدام کرد
هوپ: صبحونه نمبخوری ؟
ته: نه داداش مرسی من رفتم
هوپ: آها تو راه هم خرید کن لیستو میفرستم
ته: اوکی
رفتم پیاده مدرسه
وووووییییی نه دوباره با اکیپ ع* ن افتادم تو یه کلاس
رفتم شماره کلاس رو گرفتم ۱۲۰ بود
ویو کوک
داشتم میرفتم یه اکیپی رو دیدم که خيلی خودشون رو میگیرن. آها اونا بچه های دوست بابا بود واییییییییییی نه آنا هم بود . یه پسره جذاب رو دیدم که پشتمه یکم باهام فاصله داره .
رفتم شماره کلاس رو گرفتم ۱۲۰ بود شت اونا هم همینن
که.
ویو ته
رفتم تو کلاس درس شروع شد حدود یک ساعت گذشت زنگ خورد رفتم خوراکی رو از کیفم در بیارم نه دوباره
آنا: هر چی داری تو کیفت رو بده
ته بابا ولم کنین
آنا بده ولت کنیم
ته نمیدم
آنا عه زبون داری الکس برو تو کارش
ویو راوی
خلاصه این بدبخت رو زدن تا کوک اومد و دید
کوک آنا ولش کن
آنا نمیشه ددی جونم( حال بهم زن)
کوک گفتم ولش کن یا برم اون الکس و خودتو با هم بزنم
آنا باشه ددی الکس ولش کن بیا بریم
حمایت؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داشتم میرفتم مدرسه که هوپ صدام کرد
هوپ: صبحونه نمبخوری ؟
ته: نه داداش مرسی من رفتم
هوپ: آها تو راه هم خرید کن لیستو میفرستم
ته: اوکی
رفتم پیاده مدرسه
وووووییییی نه دوباره با اکیپ ع* ن افتادم تو یه کلاس
رفتم شماره کلاس رو گرفتم ۱۲۰ بود
ویو کوک
داشتم میرفتم یه اکیپی رو دیدم که خيلی خودشون رو میگیرن. آها اونا بچه های دوست بابا بود واییییییییییی نه آنا هم بود . یه پسره جذاب رو دیدم که پشتمه یکم باهام فاصله داره .
رفتم شماره کلاس رو گرفتم ۱۲۰ بود شت اونا هم همینن
که.
ویو ته
رفتم تو کلاس درس شروع شد حدود یک ساعت گذشت زنگ خورد رفتم خوراکی رو از کیفم در بیارم نه دوباره
آنا: هر چی داری تو کیفت رو بده
ته بابا ولم کنین
آنا بده ولت کنیم
ته نمیدم
آنا عه زبون داری الکس برو تو کارش
ویو راوی
خلاصه این بدبخت رو زدن تا کوک اومد و دید
کوک آنا ولش کن
آنا نمیشه ددی جونم( حال بهم زن)
کوک گفتم ولش کن یا برم اون الکس و خودتو با هم بزنم
آنا باشه ددی الکس ولش کن بیا بریم
حمایت؟؟؟؟؟؟؟؟؟
۸.۷k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.