حق انتخواب 25
ت:بش 😂
تهیونگ :خب پس بیا دیگ تحمل ندارم!!!
ت یکم ترسیدی
ت:آم....... میشه این دفعه رو خودت حلش کنی من آمادگیشو ندارم.
تهیونگ:نباید منو تحریک میکردی فهمیدی؟!
ت:ب.. ب.... باش دیگ...
دیگ این کارو نمیکنم.
تهیونگ:یه شرطی دارع.
ت:چ... چی؟
تهیونگ :کاری با بدنت ندارم ولی باید با دستت انجامش بدی وگرنع..
ت:ب... ب.... باشه
( خلاصه اره😂
خودتون تصور کنین بقیشو )
بعد 23 دیقه
تهیونگ: دیگ لباس سک30 نپوش !
ت:نمیخوام مگ باید به تو جواب پس بدم؟
تهیونگ:دفه بعد با بدنت کار دارم مطمئن باش 😏
ت:😐💣💔
تهیونگ:( لبخند مستطیلی میزنه)
ت:از ددی تبدیل شدی به کیوت😳🤭
تهیونگ:بله همه آرزوشونه من ددی شون باشم. 😏
ت:عه پس چرا شدی ددی من برو با همون خیلیا😒🙇♀️
تهیونگ :بخواطر همین کارات منو اسیر کردی دیگ😁
ت:🙂😛😊
تهیونگ:خب چاگیا بریم پیش اعضا؟ امشب تولد جینه!
ت:اره میدونم تو ی
kIdo Birthday
.دیدم .
تهیونگ:عه پس چرا آمار
منو نمیگیری.؟!
اصلا دیگ باهات حرف نمیزنم هیچجام نمیریم😒🙇♀️
ت:وای تهیونگ خو تاریخ تولد کل اعضا رو میبینم خو
تهیونگ :میریم خونه ی جین ولی بعد باهات کار دارم!
ت:😐😤
لباسی ک پوشیدی و آرایشت
..اسلاید 2..
( لعنت به سانسور😂💔)
لباس تهیونگ
..اسلاید 3..
وقتی آماده شدی تهیونگ باز یکم غر زد ک لباست سک30 یه ولی بهش گوش ندادی
رفتین سوار ماشین شدین
توی راه برای سوکجین کادو خریدین
.. اسلاید4..
رسیدین دم خونه ی سوکجین
پیاده شدین
کادوی جین رو گرفتی توی دستت
تهیونگ همچنان توی دلش به لباست گیر میداد
از چشماش فهمیدی
درزدین ک هوسوک درو باز کرد.
ت:انیو💁♀️
تهیونگ :انیو هیونگ💁♂️
رفتین داخل
جین لایو گرفته بود توی وی لایو
( 😂)
توی اتاق بود.
همه اعضا اومده بودن غیر از جیمین.
شوگا کلا رو تو قفلی زده بود .
ججین توی لایو آهنگ گوش میکرد هرز گاهی
( کیا دیدن لایو امروزو؟ )
تو لایو رو توی گوشیت میدیدی وقتی لایو تموم شد سوکجین از اتاق اومد بیرون.
ت:💁♀️انیو
جین:💁♂️انیو ا.ت!
میبینم دل هیونگ منو بردی
( خنده شیشه پاکنی😂)
تهیونگ چش ذره رفت به جین.
یکم گپ زدین بعد 21 دیقه جیمین اومد
جیمین:سلام! سلام! من اومدم! 😊
جین :سلام چقدر دیر اومدی؟!
جیمین:ببخشید توی استدیو کار داشتم داشتم آهنگLei رو باز خوانی میکردم😊
ت:عه واقعا من خیلی این آهنگ رو دوست دارم.
خوب بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کامنت نکنی پارت بعد بی پارت بعد😁
تهیونگ :خب پس بیا دیگ تحمل ندارم!!!
ت یکم ترسیدی
ت:آم....... میشه این دفعه رو خودت حلش کنی من آمادگیشو ندارم.
تهیونگ:نباید منو تحریک میکردی فهمیدی؟!
ت:ب.. ب.... باش دیگ...
دیگ این کارو نمیکنم.
تهیونگ:یه شرطی دارع.
ت:چ... چی؟
تهیونگ :کاری با بدنت ندارم ولی باید با دستت انجامش بدی وگرنع..
ت:ب... ب.... باشه
( خلاصه اره😂
خودتون تصور کنین بقیشو )
بعد 23 دیقه
تهیونگ: دیگ لباس سک30 نپوش !
ت:نمیخوام مگ باید به تو جواب پس بدم؟
تهیونگ:دفه بعد با بدنت کار دارم مطمئن باش 😏
ت:😐💣💔
تهیونگ:( لبخند مستطیلی میزنه)
ت:از ددی تبدیل شدی به کیوت😳🤭
تهیونگ:بله همه آرزوشونه من ددی شون باشم. 😏
ت:عه پس چرا شدی ددی من برو با همون خیلیا😒🙇♀️
تهیونگ :بخواطر همین کارات منو اسیر کردی دیگ😁
ت:🙂😛😊
تهیونگ:خب چاگیا بریم پیش اعضا؟ امشب تولد جینه!
ت:اره میدونم تو ی
kIdo Birthday
.دیدم .
تهیونگ:عه پس چرا آمار
منو نمیگیری.؟!
اصلا دیگ باهات حرف نمیزنم هیچجام نمیریم😒🙇♀️
ت:وای تهیونگ خو تاریخ تولد کل اعضا رو میبینم خو
تهیونگ :میریم خونه ی جین ولی بعد باهات کار دارم!
ت:😐😤
لباسی ک پوشیدی و آرایشت
..اسلاید 2..
( لعنت به سانسور😂💔)
لباس تهیونگ
..اسلاید 3..
وقتی آماده شدی تهیونگ باز یکم غر زد ک لباست سک30 یه ولی بهش گوش ندادی
رفتین سوار ماشین شدین
توی راه برای سوکجین کادو خریدین
.. اسلاید4..
رسیدین دم خونه ی سوکجین
پیاده شدین
کادوی جین رو گرفتی توی دستت
تهیونگ همچنان توی دلش به لباست گیر میداد
از چشماش فهمیدی
درزدین ک هوسوک درو باز کرد.
ت:انیو💁♀️
تهیونگ :انیو هیونگ💁♂️
رفتین داخل
جین لایو گرفته بود توی وی لایو
( 😂)
توی اتاق بود.
همه اعضا اومده بودن غیر از جیمین.
شوگا کلا رو تو قفلی زده بود .
ججین توی لایو آهنگ گوش میکرد هرز گاهی
( کیا دیدن لایو امروزو؟ )
تو لایو رو توی گوشیت میدیدی وقتی لایو تموم شد سوکجین از اتاق اومد بیرون.
ت:💁♀️انیو
جین:💁♂️انیو ا.ت!
میبینم دل هیونگ منو بردی
( خنده شیشه پاکنی😂)
تهیونگ چش ذره رفت به جین.
یکم گپ زدین بعد 21 دیقه جیمین اومد
جیمین:سلام! سلام! من اومدم! 😊
جین :سلام چقدر دیر اومدی؟!
جیمین:ببخشید توی استدیو کار داشتم داشتم آهنگLei رو باز خوانی میکردم😊
ت:عه واقعا من خیلی این آهنگ رو دوست دارم.
خوب بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کامنت نکنی پارت بعد بی پارت بعد😁
۲۰.۶k
۱۳ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.