اتیش عشق❤️
اتیش عشق❤️
پارت ۳
رفتیم تو خیلی بازی های خفنی بود و همه باهم کشتی یعنی اژدها هارو انتخاب کردیم نکته(ا/ت مشکل قلبی داره) همه گفتن بریم اخر بشینیم
ا/ت : بچها من نمیتونم برم آخر چون مشکل قلبی دارم
بچها:آره راست میگی پس تو برو وسط بشین ما میرین آخر
ا/ت : باشه (بغض)
ا/ت: رفتم بلیت بگیرم واس چهارتامون ک یکی بهم خورد از پشت نگاهی به پشتم کردم نکته(کوک و دوستاش هم رفته بودن شهر بازی دوستای کوک ته و جیمین شوگا )
ا/ت: پشتم ک دیدم یه مرد جذاب و پولدار وایساده بود
کوک : ببخشید اشتباهی خوردم بهتون
ا/ت: مشکلی نیس پیش میاد
کوک : ام اره ممنون
ا/ت:خواهش
ا/ت:داشتیم سوار میشدیم ک دوستای کوک ناگهانی پیش صوفی اینا نشستن کوک اومد کنارم
کوک:عه سلام مجدد
ا/ت تو چرا پیش دوستات نیستی؟
کوک : خب راستشو بخای......
ا/ت : راحت باش
کوک: من از ارتفاع میترسم( بغض)
ا/ت : عه منم مشکل قلبی دارم واس همین نمیتونم
کوک:اها
ا/ت : آره
ا/ت :اژدها داشت شروع به حرکت میکرد پای کوک بشدت میلرزید
ا/ت: حالت خوبه
کوک: چ...چی.. آ...آره
ا/ت :باش (ا/ت میدونست کوک استرس و ترس داشت)
پارت ۳
رفتیم تو خیلی بازی های خفنی بود و همه باهم کشتی یعنی اژدها هارو انتخاب کردیم نکته(ا/ت مشکل قلبی داره) همه گفتن بریم اخر بشینیم
ا/ت : بچها من نمیتونم برم آخر چون مشکل قلبی دارم
بچها:آره راست میگی پس تو برو وسط بشین ما میرین آخر
ا/ت : باشه (بغض)
ا/ت: رفتم بلیت بگیرم واس چهارتامون ک یکی بهم خورد از پشت نگاهی به پشتم کردم نکته(کوک و دوستاش هم رفته بودن شهر بازی دوستای کوک ته و جیمین شوگا )
ا/ت: پشتم ک دیدم یه مرد جذاب و پولدار وایساده بود
کوک : ببخشید اشتباهی خوردم بهتون
ا/ت: مشکلی نیس پیش میاد
کوک : ام اره ممنون
ا/ت:خواهش
ا/ت:داشتیم سوار میشدیم ک دوستای کوک ناگهانی پیش صوفی اینا نشستن کوک اومد کنارم
کوک:عه سلام مجدد
ا/ت تو چرا پیش دوستات نیستی؟
کوک : خب راستشو بخای......
ا/ت : راحت باش
کوک: من از ارتفاع میترسم( بغض)
ا/ت : عه منم مشکل قلبی دارم واس همین نمیتونم
کوک:اها
ا/ت : آره
ا/ت :اژدها داشت شروع به حرکت میکرد پای کوک بشدت میلرزید
ا/ت: حالت خوبه
کوک: چ...چی.. آ...آره
ا/ت :باش (ا/ت میدونست کوک استرس و ترس داشت)
۱۰.۵k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.