₱≈۱۲
ا...اون داداش و داییم نبود که سر و صورتشون خونی و دست پاهاشون بسته بود اومدم برم سمتشون که با صدایی که شنیدم میخ کوب شدم سر جام
+کجا ملکه من نمیای پیش ددیت اول (پوزخند)
کم کم اشکام گونه هامو خیس کردن
_هر کاری بگی انجام میدم با اونا کاری نداشته باش ولشون کن
+اگه بیبی خوبی باشی و هر چی گفتم انجام بدی با اونا هم کاری ندارم
اومد نزدیکم و چونمو گرفت و لبامو لیس زد که لبام خیس شد
+تو به من بدهکاری جئون یونا تو منو از خود بی خود میکنی و باید پاشم وایسی
به نگهبانا علامت داد و اونا هم با اصلحه با یه ضربه هر دوشونو بیهوش کردن
****
جونکوک محکم یونا رو داخل اتاق پرت کرد که خورد زمین و در اتاقو بستید و با پوزخند عصبی سمتش رفت یونا فقط اشک میریخت و منتظر بود جونکوک حرکتی بزنه
+وقتی ازسفر برمیگردم وجود عشقمو میخوام کنارم ولی تو لعنتی....
چشاش رو هم فشرد و مشتشو به دیوار زد که انگشتاش کبود شد
+چرا نمیفهمی من عاشقتم دوستت دارم چه بخوای چه نخواهی مال منی فهمیدی
_مگه من اسبابازیتم من مال تو نیستم من فقط مال خودمم تموم کن این بچه بازیاتو
+خفه شووووو این تویی که این بچه بازی هاتو تموم نمیکنی درست وقتی تو بغل خودم میخوامت تو داخل بغل یه مرد دیگه چه جوابی داری هاااا یونا
_خجالت بکش اون داداشم بود بیشعور
+مهم نیس اون کیه مهم اینه تو تو بغل یه مرد غیر از من بودی از امروز تا روز عروسیمون حق نداری پاتو از این در بزاری بیرون وگرنه خودم قلمش میکنم
رفت بیرون و در اتاقو قفل کرد منم نشستم پشت در و تا تونستم زار میزدم و هی با پاهام به در لگد میزدم
_خدا لعنتت کنه جونکوکککککک چرا اینجوری منو اذیت میکنی مگه من چیکار کردم(داد و گریه شدید)
+کجا ملکه من نمیای پیش ددیت اول (پوزخند)
کم کم اشکام گونه هامو خیس کردن
_هر کاری بگی انجام میدم با اونا کاری نداشته باش ولشون کن
+اگه بیبی خوبی باشی و هر چی گفتم انجام بدی با اونا هم کاری ندارم
اومد نزدیکم و چونمو گرفت و لبامو لیس زد که لبام خیس شد
+تو به من بدهکاری جئون یونا تو منو از خود بی خود میکنی و باید پاشم وایسی
به نگهبانا علامت داد و اونا هم با اصلحه با یه ضربه هر دوشونو بیهوش کردن
****
جونکوک محکم یونا رو داخل اتاق پرت کرد که خورد زمین و در اتاقو بستید و با پوزخند عصبی سمتش رفت یونا فقط اشک میریخت و منتظر بود جونکوک حرکتی بزنه
+وقتی ازسفر برمیگردم وجود عشقمو میخوام کنارم ولی تو لعنتی....
چشاش رو هم فشرد و مشتشو به دیوار زد که انگشتاش کبود شد
+چرا نمیفهمی من عاشقتم دوستت دارم چه بخوای چه نخواهی مال منی فهمیدی
_مگه من اسبابازیتم من مال تو نیستم من فقط مال خودمم تموم کن این بچه بازیاتو
+خفه شووووو این تویی که این بچه بازی هاتو تموم نمیکنی درست وقتی تو بغل خودم میخوامت تو داخل بغل یه مرد دیگه چه جوابی داری هاااا یونا
_خجالت بکش اون داداشم بود بیشعور
+مهم نیس اون کیه مهم اینه تو تو بغل یه مرد غیر از من بودی از امروز تا روز عروسیمون حق نداری پاتو از این در بزاری بیرون وگرنه خودم قلمش میکنم
رفت بیرون و در اتاقو قفل کرد منم نشستم پشت در و تا تونستم زار میزدم و هی با پاهام به در لگد میزدم
_خدا لعنتت کنه جونکوکککککک چرا اینجوری منو اذیت میکنی مگه من چیکار کردم(داد و گریه شدید)
۶۲.۹k
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.