وقتی که.....
وقتی به عنوان خواهر ۱۳ سالشون با لباس خیلی باز و بدون اجازشون میری بار و اونا خیلی روت غیرتی ان
چان سریع میارتت خونه و اونقدر دعوات میکنه که دیگه جرعت میکنی از خونه بری
بیرون
چانگین هر چی لباس باز داری رو میندازه دور و دیگه اجازه نمیده بدون خودش جایی بری
جونگین سریع میاریت خونه و سرت داد میزنه و میبینه که گریه میکنی و ترسیدی میاد بغلت و آروم باهات حرف میزنه (مردم)
سونگمین: اول چک میکنه که حالت خوبه بعد سرت داد میزنه و همش حواسش بهت هست
هیونجین: میزنه تو گوشت و بعد از کارش پیشیمون میشه ولی کلی دعوات میکند
فلیکس : لباسا رو پاره میکنه و نمیزاره دیگه تنها جایی بری
لینو:فقط دعوات میکنه ولی بعدش میگه که اگر از این کارا میخوای بکنی بگو منم میام (جون)
هان: خودشو سرزنش میکند که چرا مراقبت نبوده که رفتی سمت این چیزا و دعوات میکنه
کامنتم چک بشه
#تکپارتی #سناریو #استریکیدز #تیاکستی
چان سریع میارتت خونه و اونقدر دعوات میکنه که دیگه جرعت میکنی از خونه بری
بیرون
چانگین هر چی لباس باز داری رو میندازه دور و دیگه اجازه نمیده بدون خودش جایی بری
جونگین سریع میاریت خونه و سرت داد میزنه و میبینه که گریه میکنی و ترسیدی میاد بغلت و آروم باهات حرف میزنه (مردم)
سونگمین: اول چک میکنه که حالت خوبه بعد سرت داد میزنه و همش حواسش بهت هست
هیونجین: میزنه تو گوشت و بعد از کارش پیشیمون میشه ولی کلی دعوات میکند
فلیکس : لباسا رو پاره میکنه و نمیزاره دیگه تنها جایی بری
لینو:فقط دعوات میکنه ولی بعدش میگه که اگر از این کارا میخوای بکنی بگو منم میام (جون)
هان: خودشو سرزنش میکند که چرا مراقبت نبوده که رفتی سمت این چیزا و دعوات میکنه
کامنتم چک بشه
#تکپارتی #سناریو #استریکیدز #تیاکستی
۹.۷k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.