فیک جونگکوک پارت ۲۷
پارت ²⁷
جونگکوک هل شد و زود رفت پیش اونا(اونایی که حرفاشونو شنیدن )
جونگکوک:ببینین بزارین توضیح بدم
اونا هم ساکت شدن تا جونگکوک توضیح بده
جونگکوک:ببینین من و ا/ت خیلی همو دوست داریم و باهم... هستیم.لطفا این حرف بین ما سه تا بمونه باشه؟
کارن:نه خیرم ا/ت مال منه
جونگکوک:بعدا حرف میزنیم الان وقتش نیست.خب بیاین بریم.
رفتن سمت پیکنیک
ا/ت:کجا بودین شما ها
جونگکوک:داشتیم با کارن حرف میزدیم خصوصی
ا/ت:باشه جونگکوک بیا بشین پیشم
جونگکوک:اوکی بیبی
کارن با صدای بلند و لحن تعجبی:بیبی؟
جونگکوک باز هل شد و لباشو لیس زد:اخه ما تو کره به هر خانومی میگیم بیبی اره اره فقط همین
ا/ت:باشه تابلو نکن.بیا چایی بخور
جونگکوک:چای؟تا حالا نخوردم
ا/ت:باشه امتحان کن
جونگکوک:باشه(یکم خورد)زبونم سوختتتتت ا/تتت
ا/ت:چرا داغ میخورییی اخههه
جونگکوک:مت فکر کردم یه چیزی مثل م.ش.ر*وبه
ا/ت:باشه اسکل جونم
■■■■■■■■■■■■■■
□□□□□□□□□□□□□□
پایان پارت ۲۷.امیدوارم خوشتون اومده باشه. چون درگیر کلاس هامم پارت هارو کوتاه ولی زود زود مینویسم.شرایط ب ای پارت بعد ۱۵ لایک و ۹ کامنت
جونگکوک هل شد و زود رفت پیش اونا(اونایی که حرفاشونو شنیدن )
جونگکوک:ببینین بزارین توضیح بدم
اونا هم ساکت شدن تا جونگکوک توضیح بده
جونگکوک:ببینین من و ا/ت خیلی همو دوست داریم و باهم... هستیم.لطفا این حرف بین ما سه تا بمونه باشه؟
کارن:نه خیرم ا/ت مال منه
جونگکوک:بعدا حرف میزنیم الان وقتش نیست.خب بیاین بریم.
رفتن سمت پیکنیک
ا/ت:کجا بودین شما ها
جونگکوک:داشتیم با کارن حرف میزدیم خصوصی
ا/ت:باشه جونگکوک بیا بشین پیشم
جونگکوک:اوکی بیبی
کارن با صدای بلند و لحن تعجبی:بیبی؟
جونگکوک باز هل شد و لباشو لیس زد:اخه ما تو کره به هر خانومی میگیم بیبی اره اره فقط همین
ا/ت:باشه تابلو نکن.بیا چایی بخور
جونگکوک:چای؟تا حالا نخوردم
ا/ت:باشه امتحان کن
جونگکوک:باشه(یکم خورد)زبونم سوختتتتت ا/تتت
ا/ت:چرا داغ میخورییی اخههه
جونگکوک:مت فکر کردم یه چیزی مثل م.ش.ر*وبه
ا/ت:باشه اسکل جونم
■■■■■■■■■■■■■■
□□□□□□□□□□□□□□
پایان پارت ۲۷.امیدوارم خوشتون اومده باشه. چون درگیر کلاس هامم پارت هارو کوتاه ولی زود زود مینویسم.شرایط ب ای پارت بعد ۱۵ لایک و ۹ کامنت
۷.۱k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.