@N.o.v.e.l
@N.o.v.e.l
رمان شوهر عوضی من
پارت نهم
لی نا:نه تاکسی میگیرم
لئو:بیا میرسونمت
لی نا:باشه
لئو رسوندم خونه
از ماشین پیاده شدم
آنقدر صدای موزیک از داخل خونه زیاد بود
که بیرون هم صدای موزیک بود
کلید انداختم در خونه رو باز کردم
لی نا:جییییییغ اینجا چه خبره چرا انقدر خونه کثیفه
دختر:اوو. دخترا دختر جدید اومده بیاین اینم لخت کنیم
لی نا:بهم دست نزنین آشغالا
دختر: دخترا ببریمش توی استخر بندازیم
لی نا:نههههه من شنا بلد نیستم
منو بردن و انداختن توی استخر خیلی محکم انداختم که مچ پام آسیب دید میخواستم از زیر آب بیام بالا ولی نمیشد
دختر:دخترا این ۱ دقیقه هست که از زیر آب نیومده بالا
یعنی اتفاقی افتاده براش ولی بیخیال خودش میاد بیرون ما بریم خوش بگذرونیم
لو هان:دخترا کسی در زد
دخترا:آره یه دختر بود انداختمش توی استخر
فک کنم همین دورو ور باشه
لو هان:توی استخر!
لو هان پرید توی استخر
لو هان:لی نا!لی نا! چشماتو باز کن
کدوم یکی از شماها این کار احمقانه رو کرد هااا
لی نا تورو خدا چشماتو باز کرد نفس نمیکشه میکشمتون اگه کاریش بشه
مجبور شدم بهش تنفس دهان به دهان بدم
لبامو روی لباش گذاشتم که چشماشو باز کرد
هولم داد
لی نا:داری چیکار میکنی
لو هان:حالت خوبه
محکم بغلم کرد انگار میخواست گریه کنه
لو هان:فکر کردم چیزیت شد کی باهات اینکارو کرد
لی نا:مهم نیست کی اینکارو کرد
خواستم بلند بشم برم اتاقم
لی نا:ااااااخ پام
که لو هان بغلم کرد
رمان شوهر عوضی من
پارت نهم
لی نا:نه تاکسی میگیرم
لئو:بیا میرسونمت
لی نا:باشه
لئو رسوندم خونه
از ماشین پیاده شدم
آنقدر صدای موزیک از داخل خونه زیاد بود
که بیرون هم صدای موزیک بود
کلید انداختم در خونه رو باز کردم
لی نا:جییییییغ اینجا چه خبره چرا انقدر خونه کثیفه
دختر:اوو. دخترا دختر جدید اومده بیاین اینم لخت کنیم
لی نا:بهم دست نزنین آشغالا
دختر: دخترا ببریمش توی استخر بندازیم
لی نا:نههههه من شنا بلد نیستم
منو بردن و انداختن توی استخر خیلی محکم انداختم که مچ پام آسیب دید میخواستم از زیر آب بیام بالا ولی نمیشد
دختر:دخترا این ۱ دقیقه هست که از زیر آب نیومده بالا
یعنی اتفاقی افتاده براش ولی بیخیال خودش میاد بیرون ما بریم خوش بگذرونیم
لو هان:دخترا کسی در زد
دخترا:آره یه دختر بود انداختمش توی استخر
فک کنم همین دورو ور باشه
لو هان:توی استخر!
لو هان پرید توی استخر
لو هان:لی نا!لی نا! چشماتو باز کن
کدوم یکی از شماها این کار احمقانه رو کرد هااا
لی نا تورو خدا چشماتو باز کرد نفس نمیکشه میکشمتون اگه کاریش بشه
مجبور شدم بهش تنفس دهان به دهان بدم
لبامو روی لباش گذاشتم که چشماشو باز کرد
هولم داد
لی نا:داری چیکار میکنی
لو هان:حالت خوبه
محکم بغلم کرد انگار میخواست گریه کنه
لو هان:فکر کردم چیزیت شد کی باهات اینکارو کرد
لی نا:مهم نیست کی اینکارو کرد
خواستم بلند بشم برم اتاقم
لی نا:ااااااخ پام
که لو هان بغلم کرد
۲.۱k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.