پارت ۱۶
ویو رونا
برگشتنم سمت در اون باورم نمیشد تهیونگ بود
از شدت ذوق دویدم سمتس دستمو روی گونش گذاشتم
ولی اون دستمو پس زد و گفت
تهیونگ،: دست کثیفتو بمن نزن
رونا : من همه ی اینکارا رو بخاطر تو کردم نمیخوای من بیبی تو باشم نه
تهیونگ : چقد دیوونه ای چرا بخوام با کسی باشم که عشقمو کشت
رونا: توی عوضی
ویو راوی
خب خب بریم یه توضیح درست بدیم
ببینین رونا عاشق تهیونگ بود اما تهیونگ خواهر جونگ کوک رو دوس داشته رونا برای نزدیک شدن به تهیونگ با جونگ کوک رل میزنه اما وقتی میفهمه تهیونگ جئون جوهیون( خواهر جونگ کوک) رو دوس داره میکشتشاما جونگ کوک بخاط قلب مهربونش رونا رو نمیکشه و یه جا اسیرش میکنه اما برای اینکه تهیونگ دستش به خون آلوده نشه میگه که خودم رونا رو کشتم
هر کی نفهمید تو کامنتا بگه
بریم ادامه ی پارت
ویو رونا
تهیونگ زد به شونم و پرتم کرد کنار و رفت سمت ا.ت
خشمم بیشتر شده بود اما دیگه نمیخواستم ا.ت رو بکشم
اگه تهیونگ مال من نیس پس مال هیچکسم نیس
گلدون کنارم رو برداشتم و رفتم سمت تهیونگ خواستم پرت کنم بهش که تفنگشو گذاشت رو سرم
تهیونگ : تا الانم شانس اوردی نمردی
ویو کوک
از بازداشتگاه اومدم بیرون رفتم بیمارستان پیش ا.ت دیدم رونا اونجاس
........
۱ هفته بعد
ویو ات
حالم خیلی بهتره
خدا میدونه رونا کجاس
تهیونگ کجاس
کوک چرا اعصبیه هیچ جوابی نی
ویو کوک
این چند روزه به ا.ت بی محلی کردم
یه نگا به تاریخ انداختم
فردا تولد خواهرم بود
رفتم شرکت منشیم واسه فردا مرخصی میخواست
اخه تولدش بود
یاد خواهرم افتادم و گفتم باید بیاد اونم گفت چشم
تو ذهنم بود واسش جشن بگیرم
پس گرفتم
فردا
ویو ا.ت
امروز تولدمه اما به کوک نگفتم
وکوک اصلا محل بهم نمیزاره
دیدم کت شلوار شیک پوشید و رفت
منم رفتم دنبالش که دیدم واسه یه دختری تولد گرفته
چشام پر بغض شد رفتم خونه سرم روی بالش بود داشتم گریه میکردم و اصلا درکش نمیکردم
چرا
کار بعدی کردم برگشت خونه و
،________________________________________
پارت بعدی اسماته
شرطا،: ۸ تا لایک
۵ تا کامنت تکراری هم نباشه
برید حال کنید طولانی گذاشتم
برگشتنم سمت در اون باورم نمیشد تهیونگ بود
از شدت ذوق دویدم سمتس دستمو روی گونش گذاشتم
ولی اون دستمو پس زد و گفت
تهیونگ،: دست کثیفتو بمن نزن
رونا : من همه ی اینکارا رو بخاطر تو کردم نمیخوای من بیبی تو باشم نه
تهیونگ : چقد دیوونه ای چرا بخوام با کسی باشم که عشقمو کشت
رونا: توی عوضی
ویو راوی
خب خب بریم یه توضیح درست بدیم
ببینین رونا عاشق تهیونگ بود اما تهیونگ خواهر جونگ کوک رو دوس داشته رونا برای نزدیک شدن به تهیونگ با جونگ کوک رل میزنه اما وقتی میفهمه تهیونگ جئون جوهیون( خواهر جونگ کوک) رو دوس داره میکشتشاما جونگ کوک بخاط قلب مهربونش رونا رو نمیکشه و یه جا اسیرش میکنه اما برای اینکه تهیونگ دستش به خون آلوده نشه میگه که خودم رونا رو کشتم
هر کی نفهمید تو کامنتا بگه
بریم ادامه ی پارت
ویو رونا
تهیونگ زد به شونم و پرتم کرد کنار و رفت سمت ا.ت
خشمم بیشتر شده بود اما دیگه نمیخواستم ا.ت رو بکشم
اگه تهیونگ مال من نیس پس مال هیچکسم نیس
گلدون کنارم رو برداشتم و رفتم سمت تهیونگ خواستم پرت کنم بهش که تفنگشو گذاشت رو سرم
تهیونگ : تا الانم شانس اوردی نمردی
ویو کوک
از بازداشتگاه اومدم بیرون رفتم بیمارستان پیش ا.ت دیدم رونا اونجاس
........
۱ هفته بعد
ویو ات
حالم خیلی بهتره
خدا میدونه رونا کجاس
تهیونگ کجاس
کوک چرا اعصبیه هیچ جوابی نی
ویو کوک
این چند روزه به ا.ت بی محلی کردم
یه نگا به تاریخ انداختم
فردا تولد خواهرم بود
رفتم شرکت منشیم واسه فردا مرخصی میخواست
اخه تولدش بود
یاد خواهرم افتادم و گفتم باید بیاد اونم گفت چشم
تو ذهنم بود واسش جشن بگیرم
پس گرفتم
فردا
ویو ا.ت
امروز تولدمه اما به کوک نگفتم
وکوک اصلا محل بهم نمیزاره
دیدم کت شلوار شیک پوشید و رفت
منم رفتم دنبالش که دیدم واسه یه دختری تولد گرفته
چشام پر بغض شد رفتم خونه سرم روی بالش بود داشتم گریه میکردم و اصلا درکش نمیکردم
چرا
کار بعدی کردم برگشت خونه و
،________________________________________
پارت بعدی اسماته
شرطا،: ۸ تا لایک
۵ تا کامنت تکراری هم نباشه
برید حال کنید طولانی گذاشتم
۸.۵k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.