تصور کن بی تی اس
*وقتی میرید مهمو که میبینی ان با یه دختر گرم گرفته*
نامی=میبینتت و هول میشه و یه چرت و پرتی تحویل تو و دختره میده
جین= تو: اقای هندسام اینه هات رو گذاشتم انجا برو گمشو ورشون دار
جین: چییییی اینه هام تو میدونی من چند ساعت میشینم سرش تا پاکش کنم که صورتمو خوشگل تر نشون بده.
شوگا=وقتی میری داشت میگفت: بله داشتم چی میگفتم؟ و یهو میگی: داشتی میفرمودی وسایلاتو ور میداری و از خونه من تشیف میبری. بعد شوگا جا میخوره و میگه: ا ا ا/ت
تو: ای زهر مار
هوپی=تو: بله اقای خورشید درخشان دارم برات هوپی: چاگیا ببخشید لطفاااااا
جیمین= تو: جیمین امروز مهمون بچه هایی
جیمین: یعنی چی. تو: یعنی چند روز جلو چشم من نیا
تهیونگ= تو: میای به دختره میگی تهیونگ رو میشناسی؟ دختره: بله چطور. تو: هیچی قراره تو این چند روز ها بمیره. بعد نوشیدنی تهیونگ بعد از شنیدن این حرفت میپره تو گلوش و شروع میکنه به سرفه کردن
کوک=تو: جناب کوکی یک هفته شیر موز ممنوع. کوک: چییییییی من نمیتونم بدون شیر موز زندگی کنم
اینم از این تصور کن بعدی موضوش چی باشه؟
نامی=میبینتت و هول میشه و یه چرت و پرتی تحویل تو و دختره میده
جین= تو: اقای هندسام اینه هات رو گذاشتم انجا برو گمشو ورشون دار
جین: چییییی اینه هام تو میدونی من چند ساعت میشینم سرش تا پاکش کنم که صورتمو خوشگل تر نشون بده.
شوگا=وقتی میری داشت میگفت: بله داشتم چی میگفتم؟ و یهو میگی: داشتی میفرمودی وسایلاتو ور میداری و از خونه من تشیف میبری. بعد شوگا جا میخوره و میگه: ا ا ا/ت
تو: ای زهر مار
هوپی=تو: بله اقای خورشید درخشان دارم برات هوپی: چاگیا ببخشید لطفاااااا
جیمین= تو: جیمین امروز مهمون بچه هایی
جیمین: یعنی چی. تو: یعنی چند روز جلو چشم من نیا
تهیونگ= تو: میای به دختره میگی تهیونگ رو میشناسی؟ دختره: بله چطور. تو: هیچی قراره تو این چند روز ها بمیره. بعد نوشیدنی تهیونگ بعد از شنیدن این حرفت میپره تو گلوش و شروع میکنه به سرفه کردن
کوک=تو: جناب کوکی یک هفته شیر موز ممنوع. کوک: چییییییی من نمیتونم بدون شیر موز زندگی کنم
اینم از این تصور کن بعدی موضوش چی باشه؟
۱۱.۴k
۰۴ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.