سناریو
درخواستی
توهم افتاده سر زبونت جوک های بابابزرگی میگی و اعضا رو روانی کردی
نامجون: هدفم از گرفتن تو چی بود ؟
ا/ت : میدونستی صدای گاو ها به کجا میره ؟
نامجون :...
جین: *تو برای اون میگی اونم برای تو میگه و دوتایی از خنده پاره میشین ، پی دی نیم اون گوشه داره نگاهتون میکنه *
شوگا:*توی فریزر از دستت قایم شده*
ا/ت: کجایییییی پیشیییی؟؟؟؟!*که در یخچال رو باز میکنه*
شوگا: *نگاه ترسیده و موهاش قندیل بستن*
ا/ت: اینجا چه میگی؟
شوگا: خواستم ببینم یخچال خوب کار میکنه
جیهوپ: *داره دیوار رو نگاه میکنه*
ا/ت: میدونی چجوری اونایی که ناخون دراز دارن میرن دستشویی؟
جیهوپ: چجوری؟*گریه*
ا/ت: اوناروزه میگرن غذا نخورن تا نرن دستشویی *خنده*
جیهوپ:*صدای جیرجیرک*
جیمین:*توی غذات داروی خواب آور ریخته*
تهیونگ: *داره به یونتان غذا میده*
ا/ت: چی کار میکنی؟
تهیونگ: پارچه میبافم
ا/ت: راستیییییی میدونستی پارچه باف ها چجوری....
تهیونگ:*پیش خودش: باز شروع کرد*
*یونتانی که منتظر غذاشه*
کوک:*انقدر بهت شیر موز داده تا افتادی بیمارستان*
توهم افتاده سر زبونت جوک های بابابزرگی میگی و اعضا رو روانی کردی
نامجون: هدفم از گرفتن تو چی بود ؟
ا/ت : میدونستی صدای گاو ها به کجا میره ؟
نامجون :...
جین: *تو برای اون میگی اونم برای تو میگه و دوتایی از خنده پاره میشین ، پی دی نیم اون گوشه داره نگاهتون میکنه *
شوگا:*توی فریزر از دستت قایم شده*
ا/ت: کجایییییی پیشیییی؟؟؟؟!*که در یخچال رو باز میکنه*
شوگا: *نگاه ترسیده و موهاش قندیل بستن*
ا/ت: اینجا چه میگی؟
شوگا: خواستم ببینم یخچال خوب کار میکنه
جیهوپ: *داره دیوار رو نگاه میکنه*
ا/ت: میدونی چجوری اونایی که ناخون دراز دارن میرن دستشویی؟
جیهوپ: چجوری؟*گریه*
ا/ت: اوناروزه میگرن غذا نخورن تا نرن دستشویی *خنده*
جیهوپ:*صدای جیرجیرک*
جیمین:*توی غذات داروی خواب آور ریخته*
تهیونگ: *داره به یونتان غذا میده*
ا/ت: چی کار میکنی؟
تهیونگ: پارچه میبافم
ا/ت: راستیییییی میدونستی پارچه باف ها چجوری....
تهیونگ:*پیش خودش: باز شروع کرد*
*یونتانی که منتظر غذاشه*
کوک:*انقدر بهت شیر موز داده تا افتادی بیمارستان*
۱۰.۹k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.