برده کوچولو
برده کوچولو
p:2
از زبان ات
تهیونگ_
ات+
داشتم فیلم میدیدم که تعیونگ اومد
+سلام
_سلام
_مستقیم رفت توی اتاق لباسشو عوض کرد با کلی خوراکی اومد کنارم نشست
_فیلم چیه
+خون و عسل (من دیدم تا دو ما میترسیدم برم دستشویی)
_بنظر فیلم خوبی میاد
یکم از فیلم گذشت یجا ترسیدم رفتم خودمو چسبونم بهش
_چیه
+هیچی
دستمو گرفت و اون یکی دستشو دور کمرم حلقه کرد
اولش فک کردم میخاد اههم اهمم کنه
نکرد....
دوباره یادم اومد که پیش برادرم نیستم وگرنه الان داشتیم دعوا میکردیم زدم زبر گریه
_چرا گریه میکنی
+میخام برم پیش داداشم
_انقد بهش وابسته ای
+اوم
_سالی یه بار
+واس چی
_بری پیش برادرت
+کمه
_فصلی یه بار
+هیق هیق کمه(پروووو زیاادههه)
_ماهی یه بار دیگ تموم
+باشه
_دیگ گریه نکن
+اوم هیق
گریم که بند اومد رفتم تا دستو صورتمو بشورم یدفعه یه سگ خیلی کیوت دیدم بغلش کردم اومدم کنار تهیونگ نشستم
+اسمش چیه
_یونتان
+خیلی کیوتهه
توی بغلم باهاش بازی میکردم که دبدم خابش برده
+ببخشید خابش برده
بغلش کرد گذاشتش یه جا تا بخابه
_حالا نوبت توعه توی بغلم بخابی
+منن
_بیا
گذاشتم توی بغلش و با موهام بازی کرد که خابم برد
فردا صبح
توی تخت با لباس، خاب بیدار، شدم
تهیونگ هم کنارم داشت بهم نگا میکرد خیلی کیوت شده بود
_بیدار شدی
+کی لباسمو عوض کرده
_.... نمیدونم
+تو لباسمو عوض، کردییی
_اوم
_ فردا عصر برات وسایل میخرم و با همین سر کن
+اوم
+تو چراا لباسای منو عوض کردیی
_نباید بدنت رو ببینم
+معلومه نه
_ولی دیگ برای منی
رفتم دستو صورتمو شستم به اصرار دوباره رفتم توی اتاقش
شب
محکم کوبوندم به دیوار دستشو گزاشت دوطرفم
_امشب کار داریما
+ندـ... نداریم
دستشو گذاشت دور کمرم برم سمت خودش
یدفعه لبشو گذاشت روی لبم
خاستم فرار کنم نمیشدم
انقد محکم لبو مک میزد که خاستم گریه کنم
همراهیش نکردم لبمو گاز گرفت
چاره ای نداشتم همراهیش کردم
خودشوانداخت روی تخت
p:2
p:2
از زبان ات
تهیونگ_
ات+
داشتم فیلم میدیدم که تعیونگ اومد
+سلام
_سلام
_مستقیم رفت توی اتاق لباسشو عوض کرد با کلی خوراکی اومد کنارم نشست
_فیلم چیه
+خون و عسل (من دیدم تا دو ما میترسیدم برم دستشویی)
_بنظر فیلم خوبی میاد
یکم از فیلم گذشت یجا ترسیدم رفتم خودمو چسبونم بهش
_چیه
+هیچی
دستمو گرفت و اون یکی دستشو دور کمرم حلقه کرد
اولش فک کردم میخاد اههم اهمم کنه
نکرد....
دوباره یادم اومد که پیش برادرم نیستم وگرنه الان داشتیم دعوا میکردیم زدم زبر گریه
_چرا گریه میکنی
+میخام برم پیش داداشم
_انقد بهش وابسته ای
+اوم
_سالی یه بار
+واس چی
_بری پیش برادرت
+کمه
_فصلی یه بار
+هیق هیق کمه(پروووو زیاادههه)
_ماهی یه بار دیگ تموم
+باشه
_دیگ گریه نکن
+اوم هیق
گریم که بند اومد رفتم تا دستو صورتمو بشورم یدفعه یه سگ خیلی کیوت دیدم بغلش کردم اومدم کنار تهیونگ نشستم
+اسمش چیه
_یونتان
+خیلی کیوتهه
توی بغلم باهاش بازی میکردم که دبدم خابش برده
+ببخشید خابش برده
بغلش کرد گذاشتش یه جا تا بخابه
_حالا نوبت توعه توی بغلم بخابی
+منن
_بیا
گذاشتم توی بغلش و با موهام بازی کرد که خابم برد
فردا صبح
توی تخت با لباس، خاب بیدار، شدم
تهیونگ هم کنارم داشت بهم نگا میکرد خیلی کیوت شده بود
_بیدار شدی
+کی لباسمو عوض کرده
_.... نمیدونم
+تو لباسمو عوض، کردییی
_اوم
_ فردا عصر برات وسایل میخرم و با همین سر کن
+اوم
+تو چراا لباسای منو عوض کردیی
_نباید بدنت رو ببینم
+معلومه نه
_ولی دیگ برای منی
رفتم دستو صورتمو شستم به اصرار دوباره رفتم توی اتاقش
شب
محکم کوبوندم به دیوار دستشو گزاشت دوطرفم
_امشب کار داریما
+ندـ... نداریم
دستشو گذاشت دور کمرم برم سمت خودش
یدفعه لبشو گذاشت روی لبم
خاستم فرار کنم نمیشدم
انقد محکم لبو مک میزد که خاستم گریه کنم
همراهیش نکردم لبمو گاز گرفت
چاره ای نداشتم همراهیش کردم
خودشوانداخت روی تخت
p:2
۷.۴k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.