عشق قدیمی پارت آخر
جنی:کی میخوای بهش بگی
ته:ب زودی
جنی:باشه
ته:خیلی دوست دارم و ازت معذرت میخوام من هرگز نمیخواستم دلتو بشکونم
فلش ب روز عروسی الکس
(نکته اون شب یورا و الکس باهم بودن و تهیونگ هم اینو دید)
ویو یورا
چند روزه که همش حالم بد میشه و استفراغ میکنم رفتم ی بی بی چک خریدم مثبت شد ینی من حاملم
جیهوپ:عشقم امشب میریم عروسی الکس و الیس اماده شو بریم
یورا: باشه
فلش ب موقع عروسی
ویو نویسنده
عاقد:الیس جورجین با اقای پارک الکس ازدواج می کنید
الیس:بلههههههه
عاقد:پارک الکس با خانم الیس جورجین ازدواج میکنید
الکس:نه
الیس:چی این ی شوخیه
الکس:نه چون من ب یکی دیگه قول دادم میتونی بیای عشقم
یورا امد و الکس دستشو بوسید قلب جیهوپ تیکه تیکه شد
یورا:الکس من ب تو قول دادم اما من ب یکی دیگه قول دادم تهیونگ میشه بیای
تهیونگ:البته
جنی:اینجا چ خبره
یورا:میتونیم الان بگیم
تهیونگ:اوهوم
تهیونگ ب سمت جنی و یورا ب سمت جیهوپ حرکت کردن و زانو زدن و انگشتر هارو در آوردن
یورا:جانگ جیهوپ حاضری پدر بچم بشی و با من ازدواج کنی
جیهوپ:تو حامله ای یورا
یورا:اره(اشک شوق)
جیهوپ:معلومه ک بله(گریه شوق)
تهیونگ:یو جنی بامن ازدواج میکنی
جنی:بلهههههههههههههه
الکس:یورا ایجا چ خبره(عصبانی و داد)
یورا:الکس انتظار نداری ک با کسی باشمک بهم خیانت کرد
فلش ب دو سال قبل
فردوگاه نیویورک سئول
یورا:الو عشقم من رسیدم کره تو کجایی
الکس:واقعا متاسفم یورا من نیومدم کره
یورا:پس کی میای
الکس:اصلا نمیام
یورا:ینی چی من نمیفهمم
الکس:یورا پدرم گفته ک باید با یکی دیگه ازدواج کنم اما من میام پیشت باهم ازدواج میکنیم باشه
یورا:دیگه بهم زنگ نزن
زمان حال
و اونا تا اخر عمر ب خوشی زندگی کردن
پایان😐
واقعا خیلی مزخرف بود
ته:ب زودی
جنی:باشه
ته:خیلی دوست دارم و ازت معذرت میخوام من هرگز نمیخواستم دلتو بشکونم
فلش ب روز عروسی الکس
(نکته اون شب یورا و الکس باهم بودن و تهیونگ هم اینو دید)
ویو یورا
چند روزه که همش حالم بد میشه و استفراغ میکنم رفتم ی بی بی چک خریدم مثبت شد ینی من حاملم
جیهوپ:عشقم امشب میریم عروسی الکس و الیس اماده شو بریم
یورا: باشه
فلش ب موقع عروسی
ویو نویسنده
عاقد:الیس جورجین با اقای پارک الکس ازدواج می کنید
الیس:بلههههههه
عاقد:پارک الکس با خانم الیس جورجین ازدواج میکنید
الکس:نه
الیس:چی این ی شوخیه
الکس:نه چون من ب یکی دیگه قول دادم میتونی بیای عشقم
یورا امد و الکس دستشو بوسید قلب جیهوپ تیکه تیکه شد
یورا:الکس من ب تو قول دادم اما من ب یکی دیگه قول دادم تهیونگ میشه بیای
تهیونگ:البته
جنی:اینجا چ خبره
یورا:میتونیم الان بگیم
تهیونگ:اوهوم
تهیونگ ب سمت جنی و یورا ب سمت جیهوپ حرکت کردن و زانو زدن و انگشتر هارو در آوردن
یورا:جانگ جیهوپ حاضری پدر بچم بشی و با من ازدواج کنی
جیهوپ:تو حامله ای یورا
یورا:اره(اشک شوق)
جیهوپ:معلومه ک بله(گریه شوق)
تهیونگ:یو جنی بامن ازدواج میکنی
جنی:بلهههههههههههههه
الکس:یورا ایجا چ خبره(عصبانی و داد)
یورا:الکس انتظار نداری ک با کسی باشمک بهم خیانت کرد
فلش ب دو سال قبل
فردوگاه نیویورک سئول
یورا:الو عشقم من رسیدم کره تو کجایی
الکس:واقعا متاسفم یورا من نیومدم کره
یورا:پس کی میای
الکس:اصلا نمیام
یورا:ینی چی من نمیفهمم
الکس:یورا پدرم گفته ک باید با یکی دیگه ازدواج کنم اما من میام پیشت باهم ازدواج میکنیم باشه
یورا:دیگه بهم زنگ نزن
زمان حال
و اونا تا اخر عمر ب خوشی زندگی کردن
پایان😐
واقعا خیلی مزخرف بود
۳.۶k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.