بهتر بنویسیم بهتر بخونیم!✍︎⌨︎
بهتر بنویسیم بهتر بخونیم!✍︎⌨︎
مورد اول
___________________
جدیدا توی فضای مجازی مخفف کلمه هارو مینویسن مثل:
سلام:سلم
خوبی:خبی؟
یا مثلاً جای کلمه هارو عوض میکنند
آره:ارع
سلام:صلام
این جور املاها روی کسایی که داستان مینویسند تاثیر زیادی گذاشت و حتی توی داستان ها میشه این نوع املارو دید که بسیار غلطه و باعث میشه خواننده گیج بشه و اون داستان رو نصفه ول کنه.
___________________
مورد دوم
(خلاصه نوشتن)
تعداد زیادی از نویسنده ها شروع کردن به خلاصه نوشتن و میشه حس کرد که عشقی توی این داستان وجود نداره و نویسنده فقط از بی حوصلگی نوشته که نمونش مثل اینه:
خودکار رو برداشت نوشت
_این نوع خلاصه نوشتن رو میشه توی داستان های زیادی دید که فقط باعث میشه خواننده زده بشه و علاقه ای به این داستان نشون نده و درست تره این جمله اینه:
او خودکار رو که جوهر آبی درونش روان بود را برداشت و شروع به نوشتن کرد.
___________________
مورد سوم
(کاما یا ویرگول)
ما باید جای درست گذاشتن کاما نقطه یا هرچیزی رو بدونیم که بعضی از نویسنده اصلا رعایتش نمیکنن یا حتی اصلا نمیزارن و همینجوری توی داستان با تعداد زیادی و و و و و مواجه میشیم!مثال:
او لیوان را دست دیگری داد و لیوان دیگری برداشت و او را پر از آب کرد و به سمت دهانش برد و او را خورد.
مثال دیگه:
پس فردا،میبینمت
پس،فردا میبینمت
و اگه ما این علامت رو جای درستی نگذاریم داستان اشتباه میشه و کلا از هم میپاشه
___________________
مورد چهارم
(داستان جالب نداشتن)
گاهی اوقات یا بیشتر وقتا نویسنده های بی تجربه همینجوری یه داستان سرهم میکنن که نه نکات بالا توش رعایت شده نه چیز های دیگه که در آینده باهاش آشنا میشیم.
نویسنده بدون اینکه شخصیتی توی ذهنش باشه و داستانی داشته باشه شروع میکنه به یه زندگی روزمره ی مسخره نوشتن که اتفاق جالبی توش نمیوفته و همین باعث میشه خواننده ای نداشته باشه و کارهاش دیده نشن.
___________________
شبتون عالی امیدوارم توی نویسندگی تجربه پیدا کنید با پارت های بعد:)🖤✨
نظر هاتون رو با من به اشتراک بزارید و اگر سوالی داشتید بپرسید^^
میدونم خیلی تکراری شده ولی با توجه به نوشتن بعضیا لازم دیدم بزارم این متنو:)
مورد اول
___________________
جدیدا توی فضای مجازی مخفف کلمه هارو مینویسن مثل:
سلام:سلم
خوبی:خبی؟
یا مثلاً جای کلمه هارو عوض میکنند
آره:ارع
سلام:صلام
این جور املاها روی کسایی که داستان مینویسند تاثیر زیادی گذاشت و حتی توی داستان ها میشه این نوع املارو دید که بسیار غلطه و باعث میشه خواننده گیج بشه و اون داستان رو نصفه ول کنه.
___________________
مورد دوم
(خلاصه نوشتن)
تعداد زیادی از نویسنده ها شروع کردن به خلاصه نوشتن و میشه حس کرد که عشقی توی این داستان وجود نداره و نویسنده فقط از بی حوصلگی نوشته که نمونش مثل اینه:
خودکار رو برداشت نوشت
_این نوع خلاصه نوشتن رو میشه توی داستان های زیادی دید که فقط باعث میشه خواننده زده بشه و علاقه ای به این داستان نشون نده و درست تره این جمله اینه:
او خودکار رو که جوهر آبی درونش روان بود را برداشت و شروع به نوشتن کرد.
___________________
مورد سوم
(کاما یا ویرگول)
ما باید جای درست گذاشتن کاما نقطه یا هرچیزی رو بدونیم که بعضی از نویسنده اصلا رعایتش نمیکنن یا حتی اصلا نمیزارن و همینجوری توی داستان با تعداد زیادی و و و و و مواجه میشیم!مثال:
او لیوان را دست دیگری داد و لیوان دیگری برداشت و او را پر از آب کرد و به سمت دهانش برد و او را خورد.
مثال دیگه:
پس فردا،میبینمت
پس،فردا میبینمت
و اگه ما این علامت رو جای درستی نگذاریم داستان اشتباه میشه و کلا از هم میپاشه
___________________
مورد چهارم
(داستان جالب نداشتن)
گاهی اوقات یا بیشتر وقتا نویسنده های بی تجربه همینجوری یه داستان سرهم میکنن که نه نکات بالا توش رعایت شده نه چیز های دیگه که در آینده باهاش آشنا میشیم.
نویسنده بدون اینکه شخصیتی توی ذهنش باشه و داستانی داشته باشه شروع میکنه به یه زندگی روزمره ی مسخره نوشتن که اتفاق جالبی توش نمیوفته و همین باعث میشه خواننده ای نداشته باشه و کارهاش دیده نشن.
___________________
شبتون عالی امیدوارم توی نویسندگی تجربه پیدا کنید با پارت های بعد:)🖤✨
نظر هاتون رو با من به اشتراک بزارید و اگر سوالی داشتید بپرسید^^
میدونم خیلی تکراری شده ولی با توجه به نوشتن بعضیا لازم دیدم بزارم این متنو:)
۲۸.۹k
۲۱ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.