فیک(??why you)پارت(28)

جونگ کوک:به همون اندازه که کلمات بی پایانن رفت*
ا/ت:به جای خالی جونگ کوک نگا میکرد*
ا/ت:سرشو انداخت پایین *
ا/ت:دیونه

ویوی اتاق ا/ت*
ا/ت:خوب اینم از این .....یکمی ام از این بریزم ..........صدا نسبتا ترکیدن*
ا/ت:اهو اهو...... لع..نتی اهو

ویو اعضا*
جیهوپ:...........
جین:............
شوگا:...........
جیمین:چیه؟؟
جیهوپ:نمیخوای بری ازش عذرخواهی کنی؟؟؟
جیمین:تعجب* من چیکار کردم که باید عذرخواهی کنم؟؟؟؟واسه اینکه مگران بودم باید عذر خواهش کنم؟؟ هه مسخرست
جین:جیمین
جیمین:باشه بابا الان میرم

صدای ترکیدن*
جیهوپ:صدا از اتاق ا/ت اومد .نگران*
جین: دیدی جیمین خوان همینو میخواستی دختر بیچاره خودکشی کرد
جیمین :تعجب
شوگا:فاک دوید سمت اتاق ا/ت*
بقیه هم اینکارو کردن*
ویو دمه در اتاق ا/ت*
در با شتاب باز شد*
شوگا:ا/ت
ویو ا/ت:اهو.....اه حالا چیکار کنم ......همه جارو به گند کشیدم ........ولی. نگاه کردن به محلول*
ا/ت:بالاخره درست شد .خنده*
تو حاله خودم بودم که در اتاقم با شتاب باز شد *
شوگا جین جیهوپ جیمین:ا/ت!
ا/ت:یا حضرت برگ چتونه شما؟؟
جیهوپ :تو حالت خوبه؟؟؟؟ چرا اینجا این شکلی شده ؟؟
جین:زود باش ا/ت بگو صدمه که ندیدی؟؟
ا/ت:بابا چیزیم نشده اینقدر نگران نباشید .
شوگا:حالا که چیزیت نشده بریم سراغ گزینه بعدی
اینجا چرا این شکلی شده؟؟اونا چیه پیشت؟؟؟
ا/ت:خوب........
ویو سالن عمارت *
ا/ت:همه چیزو تعریف کرد*
جیهوپ:چی؟یعنی بخاطره اون محلول به روز افتادی؟
ا/ت:اهوم
جین:دختر تو مگه مهندس شیمی چیزی هستی آخه؟؟چرا الکی جونتو به خطر میدازی؟؟
ا/ت:خوب بالاخره که باید انجام می شد
تهیونگ:ولی.....ا/ت قیافت خنده*
نامجون:سعنی بر کنترل خنده* هی ....ته بسه
جیهوپ:راستم میگه ها خنده*
ا/ت:هییییییی برین رو آب بخندین.....چشم سفیدا

ا/ت داشت میرفت که*
ا/ت:راستی
جین جیهوپ شوگا نامجون تهیونگ جیمین:؟

ا/ت:فعلا به جونگ کوک شی چیزی نگین درمورد محلول
جیهوپ:باشه
ا/ت:لبخند* رفت*
تهیونگ:عجوزه .خنده*

ویو جونگ کوک *
جونگ کوک :داشتم مثله همیشه به کارم می رسیدم که یه صدایی اومد
با قدرتی که داشتم تونستم بفهمم که چی شده
(شاید براتون سوال پیش بیاد وقتی جونگ کوک همچین قدرتی داره از واسه پیدا کردن ا/ت اینا استفاده نکرد،جوابش اینه چون هنوز قدرتش کامل نیست و وقتی که ا/ت پیششه قدرتش کامله ،این وضعیت تا وقتی که همه چیز حل بشه هست)