گوی آبی پارت ۱۲
گوی آبی پارت ۱۲
مگومی: دیگه نگران نباش
میکو : م ....ممنون مگومی ولی باید دوباره باهاش مبارزه کنم
مگومی : نه دیگه نباید زیاده روی کنی سوکونا یه نفرین سطح ویژس
میکو : من تمام تکنیکهایی که داداشی بهم یاد داره رو بلدم پس مشکلی نیس داداشی بهم گفت منم توی سطح ویژه ام ایتادورییییییییییییی ( با داد صداش کرد )
بلند شدم و رفتم پیشش
میکو : ایتادوری میشه دوباره برم پیش سوکونا
ایتادوری : چ ....چی ها ...ام ..باشه حالا چرا ذوق داری
میکو : میخوام باهاش مبارزه کنم دوباره
از دید سوکونا
دختر عجیبی بود یه جورایی خوب بود تا حالا یه دختر نتوانسته روی من حتی خراش هم بندازه توی فکر بودم که حس کردم یکی داره با سورتم ور میره ( لوپاشو میکشید خواهر و برادر به هم رفتن 😅)
میکو : سو...کو...نا...( با خنده ) باهام مبارزه کنننننننن
سوکونا : چ....چی داری چه غلطی میکنیییییییییییی
میکو : راستی تو خودتو معرفی کردی من نکردم من گوجو میکو ام خواهی گوجو ساتورو که قبلاً باهاش مبارزه کردی
سوکونا : خب به من چهههه
از کوه استخونایی که اونجا بود پردم پایین و دفاعمو فعال کردم سوکونا دوباره حمله هاشو شروع کرد و منم دوباره خلا بنفش و فعلا کردم هر چند سوکونا خیلی ورجه وورجه میکرد برای همین این سری درست هدف گیری کردم و یکی از دستاشو به باد دارم
میکو : آخ جوننننننننننننننتنننن
سوکونا سریع دستشو باز یابی کرد
سوکونا: خوب بود حالا گومشو و فرستادمش به دنیای خودش
سوکونا : اهههههههه چه دردسری
یهو دوباره اومد
میکو : چرا هی منو به زور میفرستی
دختر پیله و بامزه ای بود ناخودآگاه یه لبخند آروم زدم
میکو : چییییییییی پس لبخندم بلد بودی و من ندیدم خوبه
مگومی: دیگه نگران نباش
میکو : م ....ممنون مگومی ولی باید دوباره باهاش مبارزه کنم
مگومی : نه دیگه نباید زیاده روی کنی سوکونا یه نفرین سطح ویژس
میکو : من تمام تکنیکهایی که داداشی بهم یاد داره رو بلدم پس مشکلی نیس داداشی بهم گفت منم توی سطح ویژه ام ایتادورییییییییییییی ( با داد صداش کرد )
بلند شدم و رفتم پیشش
میکو : ایتادوری میشه دوباره برم پیش سوکونا
ایتادوری : چ ....چی ها ...ام ..باشه حالا چرا ذوق داری
میکو : میخوام باهاش مبارزه کنم دوباره
از دید سوکونا
دختر عجیبی بود یه جورایی خوب بود تا حالا یه دختر نتوانسته روی من حتی خراش هم بندازه توی فکر بودم که حس کردم یکی داره با سورتم ور میره ( لوپاشو میکشید خواهر و برادر به هم رفتن 😅)
میکو : سو...کو...نا...( با خنده ) باهام مبارزه کنننننننن
سوکونا : چ....چی داری چه غلطی میکنیییییییییییی
میکو : راستی تو خودتو معرفی کردی من نکردم من گوجو میکو ام خواهی گوجو ساتورو که قبلاً باهاش مبارزه کردی
سوکونا : خب به من چهههه
از کوه استخونایی که اونجا بود پردم پایین و دفاعمو فعال کردم سوکونا دوباره حمله هاشو شروع کرد و منم دوباره خلا بنفش و فعلا کردم هر چند سوکونا خیلی ورجه وورجه میکرد برای همین این سری درست هدف گیری کردم و یکی از دستاشو به باد دارم
میکو : آخ جوننننننننننننننتنننن
سوکونا سریع دستشو باز یابی کرد
سوکونا: خوب بود حالا گومشو و فرستادمش به دنیای خودش
سوکونا : اهههههههه چه دردسری
یهو دوباره اومد
میکو : چرا هی منو به زور میفرستی
دختر پیله و بامزه ای بود ناخودآگاه یه لبخند آروم زدم
میکو : چییییییییی پس لبخندم بلد بودی و من ندیدم خوبه
۵.۵k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.