ارباب کیم۶
دسمو گرفت برد داال شکنجه گاه گفت ۱۰۰شلاق میزنم بهت خواستم با کردن آدمت کنم ادم ندی حالا میزنمت با شلاق
۱
۲
۳
۸۹
ا.بسه قبوله من مال تو تو اصن هروقت خاستی بکنم توبه فقط بسه
درحالی گه تمام بدنم خونی بود بردم داخل اوتاق گذاشتم رو تخت و لباسامو عوض کرد گفت
ت.ب ببخشید عصبی شدم
ا.باگریه داشت تعریف میکرد
ا.من هق من وقتی بچه بودم مادر نداشتم پدرم هر وقت ناراحت یا عصبی بود منو می زد منم دیگه نمیتوام کتک بخورم
ت.اته بغل کردم و لباساشو عوض کردمو گزاشتم استراحت کنه کنارش دراز کشیدم اگگار غرورش رو زیر پا گذاشته بود باهام کنار اومده بود که گوشیم زنگ خورد و ـــــــــــــــــــــ
۱
۲
۳
۸۹
ا.بسه قبوله من مال تو تو اصن هروقت خاستی بکنم توبه فقط بسه
درحالی گه تمام بدنم خونی بود بردم داخل اوتاق گذاشتم رو تخت و لباسامو عوض کرد گفت
ت.ب ببخشید عصبی شدم
ا.باگریه داشت تعریف میکرد
ا.من هق من وقتی بچه بودم مادر نداشتم پدرم هر وقت ناراحت یا عصبی بود منو می زد منم دیگه نمیتوام کتک بخورم
ت.اته بغل کردم و لباساشو عوض کردمو گزاشتم استراحت کنه کنارش دراز کشیدم اگگار غرورش رو زیر پا گذاشته بود باهام کنار اومده بود که گوشیم زنگ خورد و ـــــــــــــــــــــ
۵.۲k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.