رئیس من
پارت ۱۹
ا.ت ویو
نشستم پشت میز و سعی کردم رو کارم تمرکز کنم ولی همه فکر پیش جیمین بود
سولی: چیکار میکنی؟
ا.ت: اهههه.....سولی تویی؟
سولی: اوهوم....میزونی؟
ا.ت: آ...آره چطور مگه؟
سولی: اخه زنگت پردیده
دستشو گذاشت رو پیشونیمو
سولی: چرا انقد داغی؟ تب کردی؟
دستشو گرفتم
ا.ت: من خوبم جدی میگم
سولی: خیله خب ولی از نظر من یه مرخصی بگیر یکم خونه استراحت کنی
ا.ت: سولی شوخیت گرفته؟ من کاملا خوبم لازم به استراحت نیست
سولی: خیله خب خود دانی.....وایسا ببینم چرا تو لپ تاپت در مورد رئیس پارک نوشتی
ا.ت: من درمورد اون ننوش......چی؟
کل نوشته هامو پاک کردم....خدایا دیوونه شدم...سولی داشت با پوزخند نگام میکرد
ا.ت: ا...اصلا اینطور که فک میکنی نیست....من فقط.....
سولی: اوممم واقعا؟.....اگه دوسش نداری چرا مث لبو شدی؟ (پوزخند)
ا.ت: هوفففف نه.....فقط یه چیز گفته بود رفته بود رو مخم
§ الکی تقصیرو ننداز گردن بچه منا.....تو اسکلی به پسر من چه؟! -_-
سولی: خیله خب تو گفتی منم باور کردم....راستی فردا میای بریم بار؟
ا.ت: باشه
ا.ت ویو
نشستم پشت میز و سعی کردم رو کارم تمرکز کنم ولی همه فکر پیش جیمین بود
سولی: چیکار میکنی؟
ا.ت: اهههه.....سولی تویی؟
سولی: اوهوم....میزونی؟
ا.ت: آ...آره چطور مگه؟
سولی: اخه زنگت پردیده
دستشو گذاشت رو پیشونیمو
سولی: چرا انقد داغی؟ تب کردی؟
دستشو گرفتم
ا.ت: من خوبم جدی میگم
سولی: خیله خب ولی از نظر من یه مرخصی بگیر یکم خونه استراحت کنی
ا.ت: سولی شوخیت گرفته؟ من کاملا خوبم لازم به استراحت نیست
سولی: خیله خب خود دانی.....وایسا ببینم چرا تو لپ تاپت در مورد رئیس پارک نوشتی
ا.ت: من درمورد اون ننوش......چی؟
کل نوشته هامو پاک کردم....خدایا دیوونه شدم...سولی داشت با پوزخند نگام میکرد
ا.ت: ا...اصلا اینطور که فک میکنی نیست....من فقط.....
سولی: اوممم واقعا؟.....اگه دوسش نداری چرا مث لبو شدی؟ (پوزخند)
ا.ت: هوفففف نه.....فقط یه چیز گفته بود رفته بود رو مخم
§ الکی تقصیرو ننداز گردن بچه منا.....تو اسکلی به پسر من چه؟! -_-
سولی: خیله خب تو گفتی منم باور کردم....راستی فردا میای بریم بار؟
ا.ت: باشه
۳.۶k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.