ازدواج اجباری یا عاشقانه 3
ویو ا/ت صبح بلن شدم و لباس خوابم رو عوض کردم رفتم دست شویی دوش گرفتم و بعد روتین پوستی کار های لازم رو انجام دادم و امدم بیرون وقتی امرم با 4 تا ارایشگر واجه شدم همین که یه قدم برداشتم بهم حمله کردن وووووووووووووووووووو ارایشم کردم بعد موهام رو خشک کردن و حالت دادن لباس عروس شلوغم رو پوشیدم و سوار ماشین شدم و به سالن عکاسی رفتیم و عکس گرفتم و بعد به تالار عروسی عاقد علامتش اینه>ایا وکیلم شما را به عقد دائم اقای جئون در بیاورم ا/ت بله اقای جئون ایا وکیلم شمارا به عقد دائم خانم کیم در بیائرم کوک بله شما را زن و شوهر اعلام میکنم و حالا کیس ویو کوک وقتی موقع کیس شد ل هامو ارم به لب هاش نزدیککردم و کوتاه بوسیدم لب هاش مزه ی توت فرنگی میداد وقتی عروسی تموم شد به سمت خونه راه افتا دیم ویو ا/ت وقتی داشتیم به سمت خونه میرفتیم هیچ هرفی بینمون ردو بدل نشد که چشمم به دست جذابش افتاد همین توری نگاه میکردم که یهو ماشین وایساد و کوک پیاده شد و درو برام باز کرد و گفترسیدیم منم پیاده شدم و رفتم داخل کوک ازپله های خونشبا لا رفت و گفت اتاقت ته راهرو اتاق منم جلویپله ها فهمیدی گفتم اره و رفتم سمت اتا قم ولی نمیتونستم زیپ لباس عروس رو در بیارم همین توری درگیر بودم کههههههه خماری اسلاید 2 لباس ا/ت اسلاید چهار دست فرمون کوک که ا/ت شیفتش شد
۶.۸k
۰۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.