بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
درست نمیگوید، اما راست گفته است. اگر ملاک علم، معرفت و شناخت، ملیت و تعصبات قومی و نژادی باشد، ایرانی باید فقط علم ایرانی را قبول کند، عرب علم عرب را، امریکایی نیز علم امریکایی را و درست مثل تولید و مصرف کالا و محدودیتهایی چون: گمرکات، تحریم اقتصادی و مبادا زبان انگلیسی بیاموزند و برای تحصیل به ویژه در علوم انسانی به کشورهای خارجی سفر کنند، یا حتی کتب ترجمه شده آنان را بخوانند. نمیشود که وقتی سخن در نفی و انکار خدا و معاد است، چنان نام داروین و فروید و هاوکینگ را بیاورند که گویی پسر خالههایشان است، و وقتی سخن از وحدانیت خدا، اسلام و قرآن به میان میآید، ایرانی و عرب بگویند!
آیا ما ایرانی هستیم، یعنی :
ماچه کار داریم که بشر امروز درعلوم متفاوت تجربی و غیر تجربی،از ریاضیات محض گرفته، تا علوم پزشکی، تا روانشناسی، جامعه شناسی، تئوری های اقتصادی، مدیریت، حقوق بشر، تا فلسفه و به چه دستآوردیهایی رسیده است؟ ما ایرانی هستیم!
به ما چه که افلاطون و ارسطوی یونانی چه گفتهاند؟ منتسکیو چه گفته است؟ هگل، مارکس، چگوارا ... یا بودریار و باومن و سایر پست مدرنها چه گفته و میگویند؟ ما ایرانی هستیم؟!
اصلاً به ما چه که اروپاییها، امریکایی ها، ژاپنیها و ...، اغلب مسیحی، یهودی، مسلمان و بودایی و هندو هستند که آورندگان هیچ یک از این ادیان و مکاتب، هم وطن و هم ملیتی آنها نبوده است و اصلاً کاری ندارند که آورنده دین یا مکتب منتخبشان کجایی بوده، ما ایرانی هستیم؟!
اینجا واسطه را هم قبول نداریم. یعنی اگر دانشمند امروز فرانسوی یا آلمانی، دین فلان پیامبر فلطسینی و یا نظریهی فلان دانشمند یونانی یا امریکایی را قبول کرده، به ما چه؟ ما حتی اگر دانشمندان ایرانی ملاصدرا، بوعلی سینا، فارابی و ....و حتی بزرگان شعر و ادبمان سعدی، حافظ، مولوی و دین یک پیامبر غیر ایرانی را با ادله عقلی قبول و معرفی کرده باشند نیز قبول نداریم، چون ما یک ایرانی هستیم!
اساساً عقل ما ایرانیها تعطیل است و فقط به شناسنامه و ملیت نگاه میکنیم، اگر گوینده و دعوت کننده ایرانی بود،حرفش درست، صحیح و منطقی است و مورد قبول و تبعیت قرار می گیرد، حال چه گفته باشد یا بگوید! اما اگر ایرانی نبود، اصلاً به ما چه که چه گفته است، حق گفته است یا باطل، درست گفته یا غلط، ما نمیپذیریم، چون ما یک ایرانی هستیم؟!(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
درست نمیگوید، اما راست گفته است. اگر ملاک علم، معرفت و شناخت، ملیت و تعصبات قومی و نژادی باشد، ایرانی باید فقط علم ایرانی را قبول کند، عرب علم عرب را، امریکایی نیز علم امریکایی را و درست مثل تولید و مصرف کالا و محدودیتهایی چون: گمرکات، تحریم اقتصادی و مبادا زبان انگلیسی بیاموزند و برای تحصیل به ویژه در علوم انسانی به کشورهای خارجی سفر کنند، یا حتی کتب ترجمه شده آنان را بخوانند. نمیشود که وقتی سخن در نفی و انکار خدا و معاد است، چنان نام داروین و فروید و هاوکینگ را بیاورند که گویی پسر خالههایشان است، و وقتی سخن از وحدانیت خدا، اسلام و قرآن به میان میآید، ایرانی و عرب بگویند!
آیا ما ایرانی هستیم، یعنی :
ماچه کار داریم که بشر امروز درعلوم متفاوت تجربی و غیر تجربی،از ریاضیات محض گرفته، تا علوم پزشکی، تا روانشناسی، جامعه شناسی، تئوری های اقتصادی، مدیریت، حقوق بشر، تا فلسفه و به چه دستآوردیهایی رسیده است؟ ما ایرانی هستیم!
به ما چه که افلاطون و ارسطوی یونانی چه گفتهاند؟ منتسکیو چه گفته است؟ هگل، مارکس، چگوارا ... یا بودریار و باومن و سایر پست مدرنها چه گفته و میگویند؟ ما ایرانی هستیم؟!
اصلاً به ما چه که اروپاییها، امریکایی ها، ژاپنیها و ...، اغلب مسیحی، یهودی، مسلمان و بودایی و هندو هستند که آورندگان هیچ یک از این ادیان و مکاتب، هم وطن و هم ملیتی آنها نبوده است و اصلاً کاری ندارند که آورنده دین یا مکتب منتخبشان کجایی بوده، ما ایرانی هستیم؟!
اینجا واسطه را هم قبول نداریم. یعنی اگر دانشمند امروز فرانسوی یا آلمانی، دین فلان پیامبر فلطسینی و یا نظریهی فلان دانشمند یونانی یا امریکایی را قبول کرده، به ما چه؟ ما حتی اگر دانشمندان ایرانی ملاصدرا، بوعلی سینا، فارابی و ....و حتی بزرگان شعر و ادبمان سعدی، حافظ، مولوی و دین یک پیامبر غیر ایرانی را با ادله عقلی قبول و معرفی کرده باشند نیز قبول نداریم، چون ما یک ایرانی هستیم!
اساساً عقل ما ایرانیها تعطیل است و فقط به شناسنامه و ملیت نگاه میکنیم، اگر گوینده و دعوت کننده ایرانی بود،حرفش درست، صحیح و منطقی است و مورد قبول و تبعیت قرار می گیرد، حال چه گفته باشد یا بگوید! اما اگر ایرانی نبود، اصلاً به ما چه که چه گفته است، حق گفته است یا باطل، درست گفته یا غلط، ما نمیپذیریم، چون ما یک ایرانی هستیم؟!(ادامه دارد...)
۶۵۴
۲۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.