تنفرو عشق پایانی پارت 24
+وای مامان خدا نگم چیکارت کنه دارم جر میخورم🤣
...................
*ا. ت اماده شدی دوساعته منتظریم هاااا
+یااا مامان اون دوتا بچه رو که اماده کردم خودمم باید اماده شم😐
*زوددددددد
+اومدم بریم بریم
=مامان میخوایم بریم شهر بازی
+ اره مامان جان
@اخ جوننننننن
یک سال بعد(بچه های ا.ت 3 سالشونه)
+داداش هواپیما تا یک ساعت دیگه حرکت میکنه زود باش
٪بریم بریم
پرش زمانی(رفتن کره)
=اوه مامان اینجا کره هست
+اره پسرم همینجاست
بریم خونه مامان بزرگ
(رفتن رسیدن الان توی خونه هستن)
@مامان
+بله دخترم
@میگم میشه بریم خوراکی بگیریم
+نه
@تروخداااااا🥺
+باش بلند شین بریم
،،،
پجه ها بیایین چی میخوایین انتخاب کنین فقط زود چون حوصله ندارم
=انتخاب کردیم مامان
+بده اقا تا حساب کنه
.........
+یا خداااا اینقد 4تا پلاستیک وای دستام شکستن،بچه ها
=الان میگیرمت میاااااااا
@نمیتونیییی
+بچه ها ندویین
=مامان میا گم شد
+چی میگی مادر، گم شد😳
=اره دیگه صب کن تا پیداش کنم
(جیانگ در حال دویدن)
=مامان بیا دنبالم دارم بهش نزدیک میشم من حسه بویاییم خوبه
+حیانگ اگه یه باره دیگه بگی حسه بویاییم خوبه میدونم باهات چیکار کنم مگه تو سگی هااااا(در حال نفس نفس زدن)
+جیانگ صب کن مردمم
=مامان پیداش کردم اینجاست گفتم که حسه بویاییم خوبه🙂
+مگه بهت نگفتم مگه تو سگی هااااا جیانگ اگهـــ ،،،چیزی که دیدم نمیتونستم باور کنم اون تهیونگ بود کنار میاا حرفم نسفه موند
_ا.ا.ا.ت.ت.ت.ا.ت 😳
+ته.ته.ته.تهیونگ😳
تهیونگ ویو
داشتم قدم میزدم که یه دختر بچه داشت گریه میکرد رفتم پیشش گفتم چرا گریه میکنی گفت مامانمو گم کردم
یه صداهایی میشنیدم که یه بچه میگفت بیا نزدبکشم یه صدای بزرگونه میگفت جیانگ مگه تو سگی وقتی اومدن نزدیک اون چیزی که دیدم نتونستم باور کنک اون ا.ت بود 3سال دنبالش گشتم نتونستم پیداش کنم
ا.ت ویو
......
...................
*ا. ت اماده شدی دوساعته منتظریم هاااا
+یااا مامان اون دوتا بچه رو که اماده کردم خودمم باید اماده شم😐
*زوددددددد
+اومدم بریم بریم
=مامان میخوایم بریم شهر بازی
+ اره مامان جان
@اخ جوننننننن
یک سال بعد(بچه های ا.ت 3 سالشونه)
+داداش هواپیما تا یک ساعت دیگه حرکت میکنه زود باش
٪بریم بریم
پرش زمانی(رفتن کره)
=اوه مامان اینجا کره هست
+اره پسرم همینجاست
بریم خونه مامان بزرگ
(رفتن رسیدن الان توی خونه هستن)
@مامان
+بله دخترم
@میگم میشه بریم خوراکی بگیریم
+نه
@تروخداااااا🥺
+باش بلند شین بریم
،،،
پجه ها بیایین چی میخوایین انتخاب کنین فقط زود چون حوصله ندارم
=انتخاب کردیم مامان
+بده اقا تا حساب کنه
.........
+یا خداااا اینقد 4تا پلاستیک وای دستام شکستن،بچه ها
=الان میگیرمت میاااااااا
@نمیتونیییی
+بچه ها ندویین
=مامان میا گم شد
+چی میگی مادر، گم شد😳
=اره دیگه صب کن تا پیداش کنم
(جیانگ در حال دویدن)
=مامان بیا دنبالم دارم بهش نزدیک میشم من حسه بویاییم خوبه
+حیانگ اگه یه باره دیگه بگی حسه بویاییم خوبه میدونم باهات چیکار کنم مگه تو سگی هااااا(در حال نفس نفس زدن)
+جیانگ صب کن مردمم
=مامان پیداش کردم اینجاست گفتم که حسه بویاییم خوبه🙂
+مگه بهت نگفتم مگه تو سگی هااااا جیانگ اگهـــ ،،،چیزی که دیدم نمیتونستم باور کنم اون تهیونگ بود کنار میاا حرفم نسفه موند
_ا.ا.ا.ت.ت.ت.ا.ت 😳
+ته.ته.ته.تهیونگ😳
تهیونگ ویو
داشتم قدم میزدم که یه دختر بچه داشت گریه میکرد رفتم پیشش گفتم چرا گریه میکنی گفت مامانمو گم کردم
یه صداهایی میشنیدم که یه بچه میگفت بیا نزدبکشم یه صدای بزرگونه میگفت جیانگ مگه تو سگی وقتی اومدن نزدیک اون چیزی که دیدم نتونستم باور کنک اون ا.ت بود 3سال دنبالش گشتم نتونستم پیداش کنم
ا.ت ویو
......
۹۵.۵k
۰۱ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.