ندیمه ارباب part 3
به سمتم اومد.
اب دهنمو با صدا قورت دادم که باعث ایجاد پوزخندی روی صورتش شد.
ات:به خدا من کاری نک....
تهیونگ:دهنتو ببند از وقتی اومدی دردسر درست کردی و شروع کرد به ضربه زدن هر ضربه که میزد باعث شدیدتر شدن گریم میشد.
بعد نیم ساعت زدن که دیگه جونی برام نمونده بود ولم کرد و چونمو با دستش بالا گرفتم و گفت:دیگه هیچوقت این کارارو نکن
ات:من نکردم
تهیونگ:جواب منو نده فهمیدی حالا هم میری کل عمارتو تمیز میکنی
ات:چ...چی
تهیونگ:کری؟گفتم میری کل عمارتو تمیز میکنی.
بزور بلندم کرد و بردم بیرون لباسم کلا خونی بود و کمر درد خیلی شدیدی داشتم جوری که نمیتونستم تکون بخورم.به سمت استخری که تو حیاط بود بردم و انداختم توش داشتم اتیش میگرفتم واقعا جای زخما میسوخت.
گریم بند نمی اومد.
که رفت تو و منو همونجوری ول کرد.
سریع از استخر بیرون اومدم و رفتم سمت وسایل تمیز کاری بدن درد بدی داشتم ولی اگه تمیز نمیکردم فردا تنبیه بدتری میشد.
اب دهنمو با صدا قورت دادم که باعث ایجاد پوزخندی روی صورتش شد.
ات:به خدا من کاری نک....
تهیونگ:دهنتو ببند از وقتی اومدی دردسر درست کردی و شروع کرد به ضربه زدن هر ضربه که میزد باعث شدیدتر شدن گریم میشد.
بعد نیم ساعت زدن که دیگه جونی برام نمونده بود ولم کرد و چونمو با دستش بالا گرفتم و گفت:دیگه هیچوقت این کارارو نکن
ات:من نکردم
تهیونگ:جواب منو نده فهمیدی حالا هم میری کل عمارتو تمیز میکنی
ات:چ...چی
تهیونگ:کری؟گفتم میری کل عمارتو تمیز میکنی.
بزور بلندم کرد و بردم بیرون لباسم کلا خونی بود و کمر درد خیلی شدیدی داشتم جوری که نمیتونستم تکون بخورم.به سمت استخری که تو حیاط بود بردم و انداختم توش داشتم اتیش میگرفتم واقعا جای زخما میسوخت.
گریم بند نمی اومد.
که رفت تو و منو همونجوری ول کرد.
سریع از استخر بیرون اومدم و رفتم سمت وسایل تمیز کاری بدن درد بدی داشتم ولی اگه تمیز نمیکردم فردا تنبیه بدتری میشد.
۱۳.۰k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.