رویای من فصل دو
پارت ۷
**
جین:( روی تشک روی استخر دراز کشیده بودم که دیدم جی وون چهار دست و پا میاد سمتم) الهی فدات بشم عمویی..کیوتچه( یادم نبود تو استخرم که جی وون یه جیغ کشید و افتاد تو آب)....جونگ کوکککککک.. جی وون افتاده تو آب( شیرجه زدم و آوردمش بیرون)
کوک:( داشتم گوشی نگاه میکردم که صدای جین اومد که نعره به جی وون که خیس و آبه ماساژ قلب میده) جی ووننن؟...اینجا چخبره
یونا: باباااا..من داداشی رو میخوام
جین:( همینطور که ماساژ قلب میدادم که یه دفعه بچه شروع کرد به سرفه و گریه کردن ) هووفف خداروشکر
کوک:( تا شروع کرد به سرفه کردن و گریه کردن بغلش کردم و آرومش به پشتش ضربه میزدم) جون..جون..تموم شد بابایی...شششش..بزار براش شیر اماده کنم بخوره بخوابه( گریه)
یونا: منم*
***
جیهوپ: بابا تقصیر تو نبود
جین: اگه حواسم بهش بود اینطوری نمیشد
کوک: نخیرم..تقصیر تو نیست..من باید حواسم می بود
نامی: الان خیلی خوابیده؟
کوک: اهوم...الان جواب صوفیا رو چی بدم؟
جیمین: لباساش رو عوض کردی..یا خیس خوابوندیش؟
کوک: نه بابا عوض کردم
(نویسنده: دخترا رفتن خرید و مثلا بچه ها رو هم به آقایون سپردن😂😂)
**
جین:( روی تشک روی استخر دراز کشیده بودم که دیدم جی وون چهار دست و پا میاد سمتم) الهی فدات بشم عمویی..کیوتچه( یادم نبود تو استخرم که جی وون یه جیغ کشید و افتاد تو آب)....جونگ کوکککککک.. جی وون افتاده تو آب( شیرجه زدم و آوردمش بیرون)
کوک:( داشتم گوشی نگاه میکردم که صدای جین اومد که نعره به جی وون که خیس و آبه ماساژ قلب میده) جی ووننن؟...اینجا چخبره
یونا: باباااا..من داداشی رو میخوام
جین:( همینطور که ماساژ قلب میدادم که یه دفعه بچه شروع کرد به سرفه و گریه کردن ) هووفف خداروشکر
کوک:( تا شروع کرد به سرفه کردن و گریه کردن بغلش کردم و آرومش به پشتش ضربه میزدم) جون..جون..تموم شد بابایی...شششش..بزار براش شیر اماده کنم بخوره بخوابه( گریه)
یونا: منم*
***
جیهوپ: بابا تقصیر تو نبود
جین: اگه حواسم بهش بود اینطوری نمیشد
کوک: نخیرم..تقصیر تو نیست..من باید حواسم می بود
نامی: الان خیلی خوابیده؟
کوک: اهوم...الان جواب صوفیا رو چی بدم؟
جیمین: لباساش رو عوض کردی..یا خیس خوابوندیش؟
کوک: نه بابا عوض کردم
(نویسنده: دخترا رفتن خرید و مثلا بچه ها رو هم به آقایون سپردن😂😂)
۱۰.۵k
۲۵ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.