اگه شخصیت های انیمه بیا کنسرت بی تی اس
اگه بیان کنسرت بی تی اس
ا/ت: حوصلم سر رفته
من: بریم کنسرت بی تی اس
مایکی: کنسرتشون تو ژاپنه
من: نه تو کره جنوبی هست
چویا: اونا کی هستن
ا/ت: خواننده
باکوگو:دستت درد نکنه تمه خودمون میدونیم انیشتین
من: چویا تو بلیطا رو بگیر
چویا: چرا من تمه ها
رانپو: همونجور که شرابات رو یک میلیارد میخری حتما بلیطا رم میتونی بخری
چویا: درد و نفرین
دازای: بانوی من اونا دخترن یا پسر
من: هفتا پسرن خیلی هم معروفن تو کل جهان
میدوریا: پس حتما پسرای خوبی هستن
(میدوریا توست باکوگو مورد حمله قرار گرفت)
کنیکیدا: اول باید بدونیم کی هستن اسمشون چیه ماماناشون کیه
دازای: کنیکیدا حالا چرا ماماناشون شیطون😈
کنیکیدا: مرد تیکه تن لش( قشنگ دوبله فارسیش تو ذهنم پخش شد😐)
دراکن: زیاد ازشون خوشم نیومد
من: تو گوه میخوری خوشت نمیاد
من و دراکن که مثل سگ گربه به جون هم افتادیم
گوجو: دعواااا دعواااا
دازای: هی هی
گوجو: داره ازین بانداژی خوشم میاد
دازای: منم داره از این یارو عشق چشم بند خوشم میاد
ا/ت من را از دراکن جدا میکنم
من: خداروشکر کن گرفت منو وگرنه یه زره موتم میکندم
دارکن: بروبابا مسخره
چویا: گفته باشم من بلیطا رو نمیگیرم
ا/ت: باشه چوچو هانما تو بلیطا رو میگیری
هانما: چرا من
ا/ت: چون دوست دارم جیگر( لبخند انیا)
اتسوشی: انگار قبلا اسم یکی از اعضاشون رو شنیدم چی بود اها کیم نامجون
من:افرین فرزندم درست گفتی
ا/ت: ای بابا دیر شدت بریم بلیط هارو بگیریم
یوسانو: منم وسایل دکتریمو میارم شاید یکی از اونا موقع اجرا زخمی شد
من: یا ابلفضل
یوسانو: نکنه تو هم زخمی شدی
من: نه بابا
پیش به سوی کره
تو هواپیما
من: خب امیدوارم بدونید کجا باید بشینید
دازای در حال پیشنهاد دادن به پیش خدمت کافه: عاحححح بانوی من
باکوگو محکم میزنه تو کله دازای
باکوگو: احمق الان وقت مخ زنی نیست
دازای: ای بابا اه
ا/ت همتون برید سر جاتون بشینید
سوکونا: من کنار مگومی میشینم
مگومی:تروخدا کمک کنید من نمیخوام حامله بشم
ا/ت: هی تو چرا سر پایی
یارو: به خدا من پیش خدمتم
ا/ت: اصلا هم ضایع نشدم😑😑
من تو خواب ناز
من: چرا اینجوری( تو خواب)
گوجو: با پنبه قلقلکم میده
من: یا امام زاده بستنی کسی حمله کرده
گوجو: هیچی نشده فقط ریدم تو خوابت
من: لعنت بهت تازه به جایی رسیده بودم که چویا با سوکونا میجنگه و بعد میتسویا با یه انگشت همشون رو محو میکنه
میتسویا: اصلا قافیه بازی همینه
چویا: هی تمه میخواین با یه حرکت محوتون کنم تو اسمون
سوکونا: هعی یعنی الان مگومی رو اونیکی صندلی چیکار میکنه
ایتادوری با داد: داریم کارت بازی میکنیم خیالت تخت
در خابگاه
من: هوی بیدار شید صبح شده الان کنسرت دیر میشه
ا/ت: راست میگه هوی مایکی گوجو مگومی همتون با سید
باکوگو: باشه تمه چرا داد میزنی پا شدیم دیگه
دازای تو خواب: عاحححححح بانوی من بیشتر بکن
ا/ت: یا ابلفضل کی اینو بیدار میکنه
دازای: نچ تا بهم.........
من: این الان داره چیکار میکنه
باکوگو: خاک تو سر منحرفتون
لیوای: خاستین میام ذهنتون هم تمیز میکنم هر چند که تمیز نمیشه
کنیکیدا: میشه بجا حرف زدن بریم کنسرت
مایکی: باشه ولی بیلیطامون کو
من: نگران نباشید گذاشتم تو قابلمه
دازای بیاد از میشود: اون قابلمه رو میگید بانوی من
من: اره دیگه
دازای: تو اون که نوبارا داره توش سوپ درست میکنه
من: بله چییییی نوبارااااااا چیکار میکنه
نوبارا: ای وای ندیدم ببخشید
ا/ت: زهر مار حالا من چطور عشقم تهیونگ رو ببینم
من: ارام باش میتونیم با کمک چویا با جاذبه بریم بالا و وارد کنسرت شیم
چویا: این کار جرم حساب نمیشه
من: وقتی ایرانی باشی نه
چویا: من همچین کاری رو نمیکنم
من: فدا سرت با قدرت انتقال گوجو میریم
چویا: دوباره درد و نفرین😑😐😐
گوجو: حله من هستم
(داخل کنسرت میرویم)
ا/ت: خیلی خوب اومدیم تو کنسرت
من: از کالیفرنیا امریکا
ا/ت: سلامتی همه فابریکا
دازای اشاره به کنیکیدا: سلامتی همه سینگلا( خودتون میدونید بعدش چی میشه)
تهیونگ از اون بالا: سلامتی سه تن
دازای: هوپی و یونگی و عمم
(تهیونگ و دازای در حال قر بندری دادن)
هم اکنون گوجو و نامجون: یونگی حیا کن رخت خواب و رها کن
(چویا و لیوای و جیمین در حال مکالمه در مورد کوتاه بودن)
سوکونا و یونگی که دارن هم دیگه رو هی قهوه ای میکنن
این داستان ادامه دارد......
ا/ت: حوصلم سر رفته
من: بریم کنسرت بی تی اس
مایکی: کنسرتشون تو ژاپنه
من: نه تو کره جنوبی هست
چویا: اونا کی هستن
ا/ت: خواننده
باکوگو:دستت درد نکنه تمه خودمون میدونیم انیشتین
من: چویا تو بلیطا رو بگیر
چویا: چرا من تمه ها
رانپو: همونجور که شرابات رو یک میلیارد میخری حتما بلیطا رم میتونی بخری
چویا: درد و نفرین
دازای: بانوی من اونا دخترن یا پسر
من: هفتا پسرن خیلی هم معروفن تو کل جهان
میدوریا: پس حتما پسرای خوبی هستن
(میدوریا توست باکوگو مورد حمله قرار گرفت)
کنیکیدا: اول باید بدونیم کی هستن اسمشون چیه ماماناشون کیه
دازای: کنیکیدا حالا چرا ماماناشون شیطون😈
کنیکیدا: مرد تیکه تن لش( قشنگ دوبله فارسیش تو ذهنم پخش شد😐)
دراکن: زیاد ازشون خوشم نیومد
من: تو گوه میخوری خوشت نمیاد
من و دراکن که مثل سگ گربه به جون هم افتادیم
گوجو: دعواااا دعواااا
دازای: هی هی
گوجو: داره ازین بانداژی خوشم میاد
دازای: منم داره از این یارو عشق چشم بند خوشم میاد
ا/ت من را از دراکن جدا میکنم
من: خداروشکر کن گرفت منو وگرنه یه زره موتم میکندم
دارکن: بروبابا مسخره
چویا: گفته باشم من بلیطا رو نمیگیرم
ا/ت: باشه چوچو هانما تو بلیطا رو میگیری
هانما: چرا من
ا/ت: چون دوست دارم جیگر( لبخند انیا)
اتسوشی: انگار قبلا اسم یکی از اعضاشون رو شنیدم چی بود اها کیم نامجون
من:افرین فرزندم درست گفتی
ا/ت: ای بابا دیر شدت بریم بلیط هارو بگیریم
یوسانو: منم وسایل دکتریمو میارم شاید یکی از اونا موقع اجرا زخمی شد
من: یا ابلفضل
یوسانو: نکنه تو هم زخمی شدی
من: نه بابا
پیش به سوی کره
تو هواپیما
من: خب امیدوارم بدونید کجا باید بشینید
دازای در حال پیشنهاد دادن به پیش خدمت کافه: عاحححح بانوی من
باکوگو محکم میزنه تو کله دازای
باکوگو: احمق الان وقت مخ زنی نیست
دازای: ای بابا اه
ا/ت همتون برید سر جاتون بشینید
سوکونا: من کنار مگومی میشینم
مگومی:تروخدا کمک کنید من نمیخوام حامله بشم
ا/ت: هی تو چرا سر پایی
یارو: به خدا من پیش خدمتم
ا/ت: اصلا هم ضایع نشدم😑😑
من تو خواب ناز
من: چرا اینجوری( تو خواب)
گوجو: با پنبه قلقلکم میده
من: یا امام زاده بستنی کسی حمله کرده
گوجو: هیچی نشده فقط ریدم تو خوابت
من: لعنت بهت تازه به جایی رسیده بودم که چویا با سوکونا میجنگه و بعد میتسویا با یه انگشت همشون رو محو میکنه
میتسویا: اصلا قافیه بازی همینه
چویا: هی تمه میخواین با یه حرکت محوتون کنم تو اسمون
سوکونا: هعی یعنی الان مگومی رو اونیکی صندلی چیکار میکنه
ایتادوری با داد: داریم کارت بازی میکنیم خیالت تخت
در خابگاه
من: هوی بیدار شید صبح شده الان کنسرت دیر میشه
ا/ت: راست میگه هوی مایکی گوجو مگومی همتون با سید
باکوگو: باشه تمه چرا داد میزنی پا شدیم دیگه
دازای تو خواب: عاحححححح بانوی من بیشتر بکن
ا/ت: یا ابلفضل کی اینو بیدار میکنه
دازای: نچ تا بهم.........
من: این الان داره چیکار میکنه
باکوگو: خاک تو سر منحرفتون
لیوای: خاستین میام ذهنتون هم تمیز میکنم هر چند که تمیز نمیشه
کنیکیدا: میشه بجا حرف زدن بریم کنسرت
مایکی: باشه ولی بیلیطامون کو
من: نگران نباشید گذاشتم تو قابلمه
دازای بیاد از میشود: اون قابلمه رو میگید بانوی من
من: اره دیگه
دازای: تو اون که نوبارا داره توش سوپ درست میکنه
من: بله چییییی نوبارااااااا چیکار میکنه
نوبارا: ای وای ندیدم ببخشید
ا/ت: زهر مار حالا من چطور عشقم تهیونگ رو ببینم
من: ارام باش میتونیم با کمک چویا با جاذبه بریم بالا و وارد کنسرت شیم
چویا: این کار جرم حساب نمیشه
من: وقتی ایرانی باشی نه
چویا: من همچین کاری رو نمیکنم
من: فدا سرت با قدرت انتقال گوجو میریم
چویا: دوباره درد و نفرین😑😐😐
گوجو: حله من هستم
(داخل کنسرت میرویم)
ا/ت: خیلی خوب اومدیم تو کنسرت
من: از کالیفرنیا امریکا
ا/ت: سلامتی همه فابریکا
دازای اشاره به کنیکیدا: سلامتی همه سینگلا( خودتون میدونید بعدش چی میشه)
تهیونگ از اون بالا: سلامتی سه تن
دازای: هوپی و یونگی و عمم
(تهیونگ و دازای در حال قر بندری دادن)
هم اکنون گوجو و نامجون: یونگی حیا کن رخت خواب و رها کن
(چویا و لیوای و جیمین در حال مکالمه در مورد کوتاه بودن)
سوکونا و یونگی که دارن هم دیگه رو هی قهوه ای میکنن
این داستان ادامه دارد......
۹.۲k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.