برسان مهتابم

برسان #مهتابم
با شوق، به هر #شام اگر می خوابم * خواهم که ببینم #رخ او در خوابم
ور نه که بدون رخ او این ایام * از دیده نریزد همه جز خونابم
هر #شب به امید نگهش بستم #چشم * تا شام دگر باز همی بی تابم
بودن به جز از #درک_حضورش لغو است * از ذلّت این بودن خود، توّابم
#تاریک بُد این #وادی و گم کردم راه * یا #رب برسان از کرمت مهتابم
من #شوکت #شاهان همه یک جا دارم * زیرا که دگر بنده آن اربابم
او #کعبه #عشق است و طوافش #واجب * من #گمشده حیرت این گردابم
در #سجده کنون #خاک رهش مُهرم باد * در #مسجد خون، #جامه او #محرابم
او #منتظر و #منتظرش #مضطر نیست.. * عمری است که در غصه این اِعرابم!
#شعر از : #رضا_دودانگه
#امام_زمان عج #حضرت_مهدی عج #امام_مهدی عج
#گنجینه_علوی_ساوجی
@srazsaveh