درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم

درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم

قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر

#حامد_عسکری
دیدگاه ها (۱)

الـلهـم عـجـل لـولـیـک الـفـرج

الفبا برای سخن گفتن نیست برای نوشتن نام توست اعدادپیش از تول...

هرچه گشتم به جهان نیست کسی همدم منچیده ام سیب کجا رفته ای، ا...

عشق است در این مسیر هر جا با تو...بشینی و بنشینم و تنها با ت...

پرسید چه شده؟ گفتم این روزها از همه چیز خسته‌امگفت باید صبر ...

درد دل با کس نگفتمدرد من گفتن نداشت.....خنده بر غم می زدمهر ...

این غافل ای عمر چه یواش و با سکوت هی می گذرهدریا هم با شرنگ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط