🤍پارت ۱۶ پسر غریبه🤍
🤍
شوگا:وای پرام ریخت
کوک:خوب تموم شد بریم یه بازی دیگه
جنی:ارهههه
کوک:خوب خوب بریم یه بازی دیگه
جنی:آره آره
شوگا: من میگم بریم اون تابه که میچرخه
جنی:وای نه من میترسم
کوک:خودم پیشتم
ات:علان منم میترسم پس شما برین
شوگا:بیا بابا
ات:ایششششش
جنی:وای شروع شد
کوک:دستت رو بده به من
ات:وای من خیلی میترسم شوگل خدا بکم چکارت کنه منو آوردی
رفت بالا تر یهو چرخید اومد با عرعت پایین
ات:جیققققققق
شوگا:دیدم خیلی میترسه دستش رو گرفتم یهو شوکه شد
ات:وای دستم رو. گرفت حالا چکار کنم😢
جنی:وای سرم گیج رفت خدا
کوک:خیلی حال دادا
شوگا:آره
ات:همینجوری گیجون گیجون داشتم راه میرفتم خوردم به سینه شوگا یهو شوک زده وای سادم وای نه من نباید بهش میخوردم
شوگا:آخی سرت گیج رفت
ات:برو بابا
شوگا:نمیرم بابا
ات:اصن نمیدونم چرا اینجوری حرف میزنه مگه یکی دیگه رو دوست نداره هوفففف
پرش زمانی بعد شهربازی
جنی:وای خیلی حال داد
کوک:آره چقدر ترسیدی
جنی:ایششش
کوک:منو جنی بیرون کار داریم شما برید
ات:وا چرا نصف شبی
جنی:اهم شوگا یه لحظه میای
شوگا:باش
جنی:(در گوشی) ما داریم میریم برای تولد ات چیز میز بگیریم یجوری دست به سرش کن
شوگا:اوکی
شوگا:ات اینا کارای خصوصی دارن بیا ما بریم
ات:وای خوب چرا به خودم نگفتی
جنی:حالا🤍
شوگا:وای پرام ریخت
کوک:خوب تموم شد بریم یه بازی دیگه
جنی:ارهههه
کوک:خوب خوب بریم یه بازی دیگه
جنی:آره آره
شوگا: من میگم بریم اون تابه که میچرخه
جنی:وای نه من میترسم
کوک:خودم پیشتم
ات:علان منم میترسم پس شما برین
شوگا:بیا بابا
ات:ایششششش
جنی:وای شروع شد
کوک:دستت رو بده به من
ات:وای من خیلی میترسم شوگل خدا بکم چکارت کنه منو آوردی
رفت بالا تر یهو چرخید اومد با عرعت پایین
ات:جیققققققق
شوگا:دیدم خیلی میترسه دستش رو گرفتم یهو شوکه شد
ات:وای دستم رو. گرفت حالا چکار کنم😢
جنی:وای سرم گیج رفت خدا
کوک:خیلی حال دادا
شوگا:آره
ات:همینجوری گیجون گیجون داشتم راه میرفتم خوردم به سینه شوگا یهو شوک زده وای سادم وای نه من نباید بهش میخوردم
شوگا:آخی سرت گیج رفت
ات:برو بابا
شوگا:نمیرم بابا
ات:اصن نمیدونم چرا اینجوری حرف میزنه مگه یکی دیگه رو دوست نداره هوفففف
پرش زمانی بعد شهربازی
جنی:وای خیلی حال داد
کوک:آره چقدر ترسیدی
جنی:ایششش
کوک:منو جنی بیرون کار داریم شما برید
ات:وا چرا نصف شبی
جنی:اهم شوگا یه لحظه میای
شوگا:باش
جنی:(در گوشی) ما داریم میریم برای تولد ات چیز میز بگیریم یجوری دست به سرش کن
شوگا:اوکی
شوگا:ات اینا کارای خصوصی دارن بیا ما بریم
ات:وای خوب چرا به خودم نگفتی
جنی:حالا🤍
۴.۷k
۱۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.