p3
ادامه
ویو ا.ت
خوب شد که جیمین رو دوباره بعد سال ها دیدم
دلتنگم بر طرف شد آخرین باری که دیدمش
شاهزاده اتلانتیس
«فلش بک به پنج سال پیش»
ویو ا.ت
امروز منو جیمین قرار داریم
من 15 سالمه و جیمین 20 سالشه
اون پنج سال ازم بزرگ تره اون شاهزاده
اتنلانتیسه
=: ا.ت ا.تتتتتت؟
+: ه ها؟
=: صد باره صدات می کنم کجایی؟
+: آها بوگو
=: خوب قراره مامانت با یکی ازدواج کنه
باید از اقیانوس بری
+: و ولی جیمین (بغض)
=: هششششش نگران نباش
من عاشق کسی نمی شم و عاشق تو می مونم
تا بزرگ بشی بعد میام دنبالت
+: قول میدم (گریه)
=: اره الانم گریه نکن
+: باشه
«زمان حال»
ویو ا.ت
بلاخره اومد اومد تا منو برگردونه اتلانتیس
خیلی وقته ندیدمش خیلی دلم براش تنگ شده
دوست دارم بپرم بغلش
+: نمیای پایین بالای سرمی
=: آها باشه
اومد پایین و از وقتم استفاده کردم و
دیدم بغلش خیلی آرامش داشتم اون لحظه
+: خیلی دلم برات تنگ شده بود جیمین (گریه)
=: منم همین طور
+: فک کردم از دستت دادم
فکر کردم دیگه نمی تونم ببینمت و
نمیای دنبالم(گریه)
=: هشششش آروم باش من الان پیشتم عشقم
ویو شوگا
از این حرف خیلی اعصبانی شدم
ولی نمی دونم چرا حسودی کرده بودم؟
چ ا باید برای اونا حسودی کنمممم هااااا؟
ایشششش دختره ی ایکبیری
دیگه صبرم تموم شده
_: هییییییییی
+=: ها؟
_: شما چطونه؟ تو کی هستی؟
=: ما؟
+: شوگا ما شاهزاده و شاهدخت اقیانوسیم
_: چی؟!
÷: راست میگه منم رازشون رو میدونم
(بچه ها بریم توضیحات رو دوباره بخونین یه
شخصیت اصلی دیگه اضافه شده🙂)
ویو ا.ت
داشتیم با هم حرف میزدیم که جیمین
بهم خیره شده بود و گفت
=: بهتر نیست زود تر بریم؟
@: جان؟
+: بریم موچی
جیمین رو بغل کردمو با هم از پرتگاه
پریدیم پایین صدای داد بقیه یه گوشم می خورد
کن یهو وارد آب شدیم
از موقعی که از پیش جیمین رفتم تا حالا وارد
دریا نشدم فقط توی استخر رفتم
=: می تونی حرف بزنی
+: وای اره نفسم گرفت
=: .خنده.
+: خوب حالا
=: هنوز دارن داد میزنن .خندههههه.
+: اره .خنده.
=: خوب چی کار کنیم؟
+: بریم اتلانتیسسسسس (کیوت)
=: اول از خودت بگو
+: خوب من پارک ا.ت هستم دوست دختر
پارک جیمین
=: .خنده.
+: دقت کردی فامیلیمون مثل همه؟
=: خوب خنگ منو تو دختر عمو پسر عموییم
+: اره راست میگی یادم نبود
=: 😐
و...
خب چه خبر؟🙂
اسلاید دوم استایل ا.ت
وقتی وارد آتلانتیس شد
ویو ا.ت
خوب شد که جیمین رو دوباره بعد سال ها دیدم
دلتنگم بر طرف شد آخرین باری که دیدمش
شاهزاده اتلانتیس
«فلش بک به پنج سال پیش»
ویو ا.ت
امروز منو جیمین قرار داریم
من 15 سالمه و جیمین 20 سالشه
اون پنج سال ازم بزرگ تره اون شاهزاده
اتنلانتیسه
=: ا.ت ا.تتتتتت؟
+: ه ها؟
=: صد باره صدات می کنم کجایی؟
+: آها بوگو
=: خوب قراره مامانت با یکی ازدواج کنه
باید از اقیانوس بری
+: و ولی جیمین (بغض)
=: هششششش نگران نباش
من عاشق کسی نمی شم و عاشق تو می مونم
تا بزرگ بشی بعد میام دنبالت
+: قول میدم (گریه)
=: اره الانم گریه نکن
+: باشه
«زمان حال»
ویو ا.ت
بلاخره اومد اومد تا منو برگردونه اتلانتیس
خیلی وقته ندیدمش خیلی دلم براش تنگ شده
دوست دارم بپرم بغلش
+: نمیای پایین بالای سرمی
=: آها باشه
اومد پایین و از وقتم استفاده کردم و
دیدم بغلش خیلی آرامش داشتم اون لحظه
+: خیلی دلم برات تنگ شده بود جیمین (گریه)
=: منم همین طور
+: فک کردم از دستت دادم
فکر کردم دیگه نمی تونم ببینمت و
نمیای دنبالم(گریه)
=: هشششش آروم باش من الان پیشتم عشقم
ویو شوگا
از این حرف خیلی اعصبانی شدم
ولی نمی دونم چرا حسودی کرده بودم؟
چ ا باید برای اونا حسودی کنمممم هااااا؟
ایشششش دختره ی ایکبیری
دیگه صبرم تموم شده
_: هییییییییی
+=: ها؟
_: شما چطونه؟ تو کی هستی؟
=: ما؟
+: شوگا ما شاهزاده و شاهدخت اقیانوسیم
_: چی؟!
÷: راست میگه منم رازشون رو میدونم
(بچه ها بریم توضیحات رو دوباره بخونین یه
شخصیت اصلی دیگه اضافه شده🙂)
ویو ا.ت
داشتیم با هم حرف میزدیم که جیمین
بهم خیره شده بود و گفت
=: بهتر نیست زود تر بریم؟
@: جان؟
+: بریم موچی
جیمین رو بغل کردمو با هم از پرتگاه
پریدیم پایین صدای داد بقیه یه گوشم می خورد
کن یهو وارد آب شدیم
از موقعی که از پیش جیمین رفتم تا حالا وارد
دریا نشدم فقط توی استخر رفتم
=: می تونی حرف بزنی
+: وای اره نفسم گرفت
=: .خنده.
+: خوب حالا
=: هنوز دارن داد میزنن .خندههههه.
+: اره .خنده.
=: خوب چی کار کنیم؟
+: بریم اتلانتیسسسسس (کیوت)
=: اول از خودت بگو
+: خوب من پارک ا.ت هستم دوست دختر
پارک جیمین
=: .خنده.
+: دقت کردی فامیلیمون مثل همه؟
=: خوب خنگ منو تو دختر عمو پسر عموییم
+: اره راست میگی یادم نبود
=: 😐
و...
خب چه خبر؟🙂
اسلاید دوم استایل ا.ت
وقتی وارد آتلانتیس شد
۱۴.۵k
۰۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.