چند پارتی جونگکوک ⁴
+ ها ها ها خیلی خندیدمممم! عمرا!عمرا اگه بهت بدمممم!
_ میدی خودت با پای خودت میای بهم بدی
+ نمیدمممم! بشین به همین خیال تو به چه جرعتی اون حرفو جلوش زدییی؟! من خجالت اب شدممممم
_ خدااااا...ا.ت تو نامزدی! مشکلش چیه؟!
+ وای وای!! خبره مرگ من باشه ک با تو نامزد کردممممم
_ ن ن ن خدا نکنه!
+ بزار خدا بکنه
_ ن دیگه اون کاره منهخدا فقط باید به دعاهاتون گوش بده
+ خیلی بیشعوری بیتربیتییییی
_ تو بیشتر
+ ف*ک یورو جونگکوک ف*ککککک
_ عشقم ن بابا؟!
+( یهو انگشت وسطشو گرفت سمتم)
_ با یه بوس گنده تقدیم بهت عمرم
+ وایییی دارم رد میدمممم
_ رد نده الان وقت رد دادن نیست الان وقت وقته چیه؟! اگه گفتی!
+ من چمیدونم
_ وقت وقته اوومممم ارع!
+( دیدم یه چشمک زد...منم اداشو دراوردم)
+ ینی چی اوممم ارع!!
_خداااا...عشقم چرا خنگ شدی؟!
+ یاااا خنگ خودتیییی
_ فعلا ک معلومه کی خنگه
+ جونگکوکککککککک
_ باشه باشه داد نزن تو خنگی
+😐
_ تو ک انتخاب نکردی من خودم انتخاب کردم
+ چیو؟!!
_ اینکه کجا به ف* کت بدم! و من میخوام تو خونمون به ف*کت بدم!
+ عمراااا
_ بیا اینجا ببینممممم
+( من از رو صندلی بلند شدم که یهو پاشد اومد منو عین گونی پیاز بلند کرد)
+ خاک به سرممممم منو بزار پایینننننننن
_ نوچچچ
+( از رستوران زد بیرون...سوار ماشین شدیمو راه افتاد...)
+ جونگکوک من بهت نمیدماااااااا
_ میدی!
+ میگم نمیدمممممم
_ میدی!
+ هوفففففف
+( دیگه نگاش نکردم...از یا خندم گرفته بود به کاراش...از یجا فکرم مشغوله این بود ک ابروم جلو اون مرده رفت...تو همین فکرا بودم که جلو خونمون ماشین متوقف شد...از ماشین پیاده شد منم پیاده کرد و دوباره بلندم کرد و رفت داخل...یه راست رفت تو اتاق...منو پرت کرد رو تخت شروع کرد به دراوردن لباساش منم خیره مونده بودم بهش جونگکوک منو بدجور با هیکلش دیوونه میکرد...دقیق تر بخام بگم هیکلش و رگای دستش نقطه ضعف من بودن زیر لب به خودم گفتم)
+ اروم باش ات
_ چیزی گفتی عشقم؟!
+ ن ن...هیچی نگفتم...
ادامه دارد.......
تو ماشین دارم براتون فیک مینویسمممممم😐🤌🤌
_ میدی خودت با پای خودت میای بهم بدی
+ نمیدمممم! بشین به همین خیال تو به چه جرعتی اون حرفو جلوش زدییی؟! من خجالت اب شدممممم
_ خدااااا...ا.ت تو نامزدی! مشکلش چیه؟!
+ وای وای!! خبره مرگ من باشه ک با تو نامزد کردممممم
_ ن ن ن خدا نکنه!
+ بزار خدا بکنه
_ ن دیگه اون کاره منهخدا فقط باید به دعاهاتون گوش بده
+ خیلی بیشعوری بیتربیتییییی
_ تو بیشتر
+ ف*ک یورو جونگکوک ف*ککککک
_ عشقم ن بابا؟!
+( یهو انگشت وسطشو گرفت سمتم)
_ با یه بوس گنده تقدیم بهت عمرم
+ وایییی دارم رد میدمممم
_ رد نده الان وقت رد دادن نیست الان وقت وقته چیه؟! اگه گفتی!
+ من چمیدونم
_ وقت وقته اوومممم ارع!
+( دیدم یه چشمک زد...منم اداشو دراوردم)
+ ینی چی اوممم ارع!!
_خداااا...عشقم چرا خنگ شدی؟!
+ یاااا خنگ خودتیییی
_ فعلا ک معلومه کی خنگه
+ جونگکوکککککککک
_ باشه باشه داد نزن تو خنگی
+😐
_ تو ک انتخاب نکردی من خودم انتخاب کردم
+ چیو؟!!
_ اینکه کجا به ف* کت بدم! و من میخوام تو خونمون به ف*کت بدم!
+ عمراااا
_ بیا اینجا ببینممممم
+( من از رو صندلی بلند شدم که یهو پاشد اومد منو عین گونی پیاز بلند کرد)
+ خاک به سرممممم منو بزار پایینننننننن
_ نوچچچ
+( از رستوران زد بیرون...سوار ماشین شدیمو راه افتاد...)
+ جونگکوک من بهت نمیدماااااااا
_ میدی!
+ میگم نمیدمممممم
_ میدی!
+ هوفففففف
+( دیگه نگاش نکردم...از یا خندم گرفته بود به کاراش...از یجا فکرم مشغوله این بود ک ابروم جلو اون مرده رفت...تو همین فکرا بودم که جلو خونمون ماشین متوقف شد...از ماشین پیاده شد منم پیاده کرد و دوباره بلندم کرد و رفت داخل...یه راست رفت تو اتاق...منو پرت کرد رو تخت شروع کرد به دراوردن لباساش منم خیره مونده بودم بهش جونگکوک منو بدجور با هیکلش دیوونه میکرد...دقیق تر بخام بگم هیکلش و رگای دستش نقطه ضعف من بودن زیر لب به خودم گفتم)
+ اروم باش ات
_ چیزی گفتی عشقم؟!
+ ن ن...هیچی نگفتم...
ادامه دارد.......
تو ماشین دارم براتون فیک مینویسمممممم😐🤌🤌
۲۱.۹k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.