گر هدیه ی من شاخه گلی سرخ شدست
گر هدیه ی من شاخه گلی سرخ شدست
چشمانم از حسرت رویت شده مست
ای ساقی و محبوبه نترس از گنهم
از شوق تو شربت شرابم بشکست
آنگه که نگاهم به نگاهت دل بست
گویی که محبتت دو دستانم بست
بیخود ز خودم تویی تمامی در جان
هستی زِ تو در خرمنِ جانم بنشست
تا عمقِ دلم زِ چشم هایت شد سرخ
مستانه ی چین ابروان پیوست
ساسانم و خرقه ام تویی ای خورشید
در رهن تو این خرقه ی خیس از مِیِ دست
https://pin.it/1YDvid
مجموعه اشعار ساسان خاکسار
متخلص به وحید تویسرکانی
Join my group board
, مجموعه اشعار ساسان خاکسار متخلص به وحید تویسرکانی
https://pin.it/1YDvidm
چشمانم از حسرت رویت شده مست
ای ساقی و محبوبه نترس از گنهم
از شوق تو شربت شرابم بشکست
آنگه که نگاهم به نگاهت دل بست
گویی که محبتت دو دستانم بست
بیخود ز خودم تویی تمامی در جان
هستی زِ تو در خرمنِ جانم بنشست
تا عمقِ دلم زِ چشم هایت شد سرخ
مستانه ی چین ابروان پیوست
ساسانم و خرقه ام تویی ای خورشید
در رهن تو این خرقه ی خیس از مِیِ دست
https://pin.it/1YDvid
مجموعه اشعار ساسان خاکسار
متخلص به وحید تویسرکانی
Join my group board
, مجموعه اشعار ساسان خاکسار متخلص به وحید تویسرکانی
https://pin.it/1YDvidm
۳.۳k
۱۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.