زندگی بی تو
زندگی بی تو
پارت: ²¹
دیانا : تغریبا کامل رفته بودم تو بغلش
نویسنده: من غشششششششششششششش🥺😭👈🏻👉🏻
صدرا : بیا عزیزم
دیانا : مرسی صدرا........صدرا
صدرا : داشتم میرفتم بیرون که دیانا صدرا کرد....جانم
دیانا : رفتم جلو یقه شو درست کردم گفتم : خیلی قشنگ شدی ❤
صدرا : باورم نمیشد دیانا همچین چیزی رو بهم بگه لبخند زدم گفتم : همچنین
دیانا : دوسش داشتم اما آخه نکنه دوس دختر داره ن ن اگه دوس دختر داش به من میگفت هیچی تاحالا نگفته ......آمدم بیرون اتاق صدرا نشسته بود روی مبل با گوشیش ور میرفت گفتم : عزیزم بریم
صدرا : بریم ...فقدر دیانا چیزی روی آن نمیخوای بپوشی اونجا ..اممم خیلی بازه
دیانا : آقای غیرتی الان این کوته رو روش پوشیدم یهچیز دیگه هم برداشتم اونجا روش بپوشم
صدرا : باش بریم ........
خماری خوش بگذره 🤣🤣🤣
شرایط : لایک ۳۰ کام ۳۰
پارت: ²¹
دیانا : تغریبا کامل رفته بودم تو بغلش
نویسنده: من غشششششششششششششش🥺😭👈🏻👉🏻
صدرا : بیا عزیزم
دیانا : مرسی صدرا........صدرا
صدرا : داشتم میرفتم بیرون که دیانا صدرا کرد....جانم
دیانا : رفتم جلو یقه شو درست کردم گفتم : خیلی قشنگ شدی ❤
صدرا : باورم نمیشد دیانا همچین چیزی رو بهم بگه لبخند زدم گفتم : همچنین
دیانا : دوسش داشتم اما آخه نکنه دوس دختر داره ن ن اگه دوس دختر داش به من میگفت هیچی تاحالا نگفته ......آمدم بیرون اتاق صدرا نشسته بود روی مبل با گوشیش ور میرفت گفتم : عزیزم بریم
صدرا : بریم ...فقدر دیانا چیزی روی آن نمیخوای بپوشی اونجا ..اممم خیلی بازه
دیانا : آقای غیرتی الان این کوته رو روش پوشیدم یهچیز دیگه هم برداشتم اونجا روش بپوشم
صدرا : باش بریم ........
خماری خوش بگذره 🤣🤣🤣
شرایط : لایک ۳۰ کام ۳۰
۷.۶k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.