سناریو (وقتی روی گردنشون مارک میزاری و.....)
#سناریو
#استری_کیدز
وقتی بیرون در حال قدم زدن هستید و یهو روی گردنشون مارک میزاری
(چان )
متعجب بهت خیره میشه
_ بیب تو کوچه ایم هاا
(لینو )
از اون نگاه معروفاش میکنه و ابروهاشو بالا میده...
_ پس که خانوم خانوما...شیطونی دوست داره...
(چانگبین)
داشتید قدم میزدد که از پشت روی گردنت مارک میزاری...با تعجب به سمتت بر میگرده...
_ بیب...حالت خوبه ؟
از کیوتیش لبخندی زدی و محکم لپش رو گاز گرفتی که اونم افتاد به جونت...
(هیونجین)
_ عجب...
پوزخندی بر لب داشت و با نگاه شیطونی بهت چشم دوخته بود...
_ اگر جرعت داشتی توی خونه این کارو میکردی
(جیسونگ )
تعجب میکنه و به اطراف نگاهی میندازه که مطمئن بشه کسی نیست
_ یااا...آخه الان باید کرم بریزی ؟
+ خوب چیکار کنم...خیلی خوردنی شده بودی...
_ وقتی رفتیم خونه...کسی که خوردنیه رو بهت نشون میدم...
(فلیکس )
یک کیس مارک محکم میزاری که دردش میگیره..
_ یااا...
+ چیه خوب؟...باید بقیه بفهمن صاحب داری...
دستت رو محکم میگیره و تورو به خودش نزدیک میکنه...
_ میخوای بریم یکجای خلوت تا منم کاری کنم بقیه بفهمن صاحب داری ؟
(سونگمین)
پوکر بهت خیره میشه
+ چیه خوب ؟
همچنان در حال پوکر نگاه کردنت...
+ یااا...چته ؟
همچنان در حال پوکر بودن 😐
(جونگین)
متعجب بهت نگاه میکنه
+ هوم؟..چیه ؟
_ من هنوز خیلی برای این کارا بچم
پوکر میشی...
+ آره جون خودت...خیلی پاکی
#استری_کیدز
وقتی بیرون در حال قدم زدن هستید و یهو روی گردنشون مارک میزاری
(چان )
متعجب بهت خیره میشه
_ بیب تو کوچه ایم هاا
(لینو )
از اون نگاه معروفاش میکنه و ابروهاشو بالا میده...
_ پس که خانوم خانوما...شیطونی دوست داره...
(چانگبین)
داشتید قدم میزدد که از پشت روی گردنت مارک میزاری...با تعجب به سمتت بر میگرده...
_ بیب...حالت خوبه ؟
از کیوتیش لبخندی زدی و محکم لپش رو گاز گرفتی که اونم افتاد به جونت...
(هیونجین)
_ عجب...
پوزخندی بر لب داشت و با نگاه شیطونی بهت چشم دوخته بود...
_ اگر جرعت داشتی توی خونه این کارو میکردی
(جیسونگ )
تعجب میکنه و به اطراف نگاهی میندازه که مطمئن بشه کسی نیست
_ یااا...آخه الان باید کرم بریزی ؟
+ خوب چیکار کنم...خیلی خوردنی شده بودی...
_ وقتی رفتیم خونه...کسی که خوردنیه رو بهت نشون میدم...
(فلیکس )
یک کیس مارک محکم میزاری که دردش میگیره..
_ یااا...
+ چیه خوب؟...باید بقیه بفهمن صاحب داری...
دستت رو محکم میگیره و تورو به خودش نزدیک میکنه...
_ میخوای بریم یکجای خلوت تا منم کاری کنم بقیه بفهمن صاحب داری ؟
(سونگمین)
پوکر بهت خیره میشه
+ چیه خوب ؟
همچنان در حال پوکر نگاه کردنت...
+ یااا...چته ؟
همچنان در حال پوکر بودن 😐
(جونگین)
متعجب بهت نگاه میکنه
+ هوم؟..چیه ؟
_ من هنوز خیلی برای این کارا بچم
پوکر میشی...
+ آره جون خودت...خیلی پاکی
۲۹.۷k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.