انگار ستاره ایی در چشمانت

انگار ستاره ایی در چشمانت
مداوم چشمک میزند بر من
و تعبیری از انتظار جاری میشود
همچون رد پای کودکانه آب ....
باران خودش است انگار
مخاطب گفتگوهای من با شعر
که شبنم وار مینشیند بر
سپیدی دلم....
گاهی سکوت میکنم
و شعر لحظه ایی شرمگین
همچون دخترکی در بلوغ
ترنم واژگانش را در گوشهایم
نرم و نازک نجوا میکند...
روزها ،ساعت ها و ثانیه ها
خاطرات ستاره چشمانت را
همچو نور در کهکشان رویاهایم
روان میسازند...#الف_دلشدگان
دیدگاه ها (۱)

داشتم نگاهت می کردم نگاهت را به رویا می کشیدم ، زندگی می کرد...

چشمانم را باز می ڪنم شعر تو را میخوانم هر روز با همان آرامش ...

،✨✾ٖٖٖٖٓुؔ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

زیبای دلم بی تابت شدمدل دادم به تو بی خوابت شدمتو عشقو زنده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط