انگار ستاره ایی در چشمانت
انگار ستاره ایی در چشمانت
مداوم چشمک میزند بر من
و تعبیری از انتظار جاری میشود
همچون رد پای کودکانه آب ....
باران خودش است انگار
مخاطب گفتگوهای من با شعر
که شبنم وار مینشیند بر
سپیدی دلم....
گاهی سکوت میکنم
و شعر لحظه ایی شرمگین
همچون دخترکی در بلوغ
ترنم واژگانش را در گوشهایم
نرم و نازک نجوا میکند...
روزها ،ساعت ها و ثانیه ها
خاطرات ستاره چشمانت را
همچو نور در کهکشان رویاهایم
روان میسازند...#الف_دلشدگان
مداوم چشمک میزند بر من
و تعبیری از انتظار جاری میشود
همچون رد پای کودکانه آب ....
باران خودش است انگار
مخاطب گفتگوهای من با شعر
که شبنم وار مینشیند بر
سپیدی دلم....
گاهی سکوت میکنم
و شعر لحظه ایی شرمگین
همچون دخترکی در بلوغ
ترنم واژگانش را در گوشهایم
نرم و نازک نجوا میکند...
روزها ،ساعت ها و ثانیه ها
خاطرات ستاره چشمانت را
همچو نور در کهکشان رویاهایم
روان میسازند...#الف_دلشدگان
۱.۸k
۱۴ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.