دلتنگی" بی خبر میاد
وسطِ یه مهمونی
وقتی داری میخندی و خوش میگذرونی...
به شکلِ یه آدم میاد، یه نگاه که خیلی شبیه...
وا میری...
سرتو میندازی پایین که نبینی،
که یادت نیاد
که یادت بره،
که یادت نمیره...
آخه بینوا مگه میشه یادت بره...
مهمونی تموم شده
یه اتوبان خلوته و تو
و یکی که از ضبط صوت ماشین میخونه :
اندوهِ بزرگی ست زمانی که نباشی...!
#بهنام_بانی
من خودم را در آن پاییزی که رفتی
جا گذاشته ام
در همان خیابانی که باهم عاشقی کردیم
دلتنگی هایم طعم گَس خرمالوی نارس می دهد
وقتی زیر باران قدم می زنم
و بوی نم خاک را استشمام می کنم
یاد تو می افتم
تویی که قول ماندن دادی
و بی خبر رفتی.
من خودم را در آن پاییز
در دنیای خاطرات
خودم را در تو
جا گذاشته ام
تویی که نیست...
#عاشقانه#خاص
وسطِ یه مهمونی
وقتی داری میخندی و خوش میگذرونی...
به شکلِ یه آدم میاد، یه نگاه که خیلی شبیه...
وا میری...
سرتو میندازی پایین که نبینی،
که یادت نیاد
که یادت بره،
که یادت نمیره...
آخه بینوا مگه میشه یادت بره...
مهمونی تموم شده
یه اتوبان خلوته و تو
و یکی که از ضبط صوت ماشین میخونه :
اندوهِ بزرگی ست زمانی که نباشی...!
#بهنام_بانی
من خودم را در آن پاییزی که رفتی
جا گذاشته ام
در همان خیابانی که باهم عاشقی کردیم
دلتنگی هایم طعم گَس خرمالوی نارس می دهد
وقتی زیر باران قدم می زنم
و بوی نم خاک را استشمام می کنم
یاد تو می افتم
تویی که قول ماندن دادی
و بی خبر رفتی.
من خودم را در آن پاییز
در دنیای خاطرات
خودم را در تو
جا گذاشته ام
تویی که نیست...
#عاشقانه#خاص
۱.۹k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳