تپش قلب پارت ۲۲
همون موقع گوشیم زنگ خورد من:ببینم کوک:خیله خوب بعد پاشد وایساد منم بلند کرد جواب دادم من:بله آه سومالیا امشب باشه میایم بای بعد قطع کردم کوک:سومالیا بود من:آره میگه شب بریم خونشون مهمونی دارن بریم کوک:اگه تو بخوای چرا که نه من:مرسی عشقم جونگ کوک رفت کمپانی ساعت ۶ اومد خونه من آماده بودم داشتم آرایش میکردم آخرم یه رژلب قرمزم زدم(عکس لباسو میزارم) منتظر جونگ کوک شدم که در زدن منم رفتم در و باز کردم دیدم جونگ کوکه تا منو دید کپ کرد من:جونگ کوک بیا تو دیگه کوک:یورا این خودتی من:آره زشت شدم کوک:نهههه نهههه خ خ خ خ خیلی خوشگل شدی اصلا کف کردم لعنتی چطوری میتونی انقدر خوشگل بشی من:خیله خوب زبون بازی بسه بیا برو حاضر شو کوک:بوس نمیدی دلم برات تنگ شده من:منم همینطور رفتم بغلش کردم لباشو بوسیدم من:بیا رفت لباسشو عوض کرد جذاب شد من:عشقم اومدی کوک:آره عشقم اومدم رفتم پیشش یقشو گرفتم کشیدم سمت خودم من:بعد به من میگی هات تو که الان خیلی جذاب شدی گفته باشم نمیزارم کسی نزدیکت شه ها دستمو گرفت لبامو بوسید کوک:منم نمیزارم منم لباشو بوسیدم اونم بوسید (از ایناست که تو میبوسی اون بعدش میبوسه دوباره اون میبوسه تو میبوسی😂😂😐😂🤣🤣پاس کاری) من دوباره بوسبدم اونم دوباره بوسید این دفع باهم بوسیدیم من:خیله خوب دیگه بریم لباسشو درست کردم من:خراب شد کوک:وحشیه کی بودی تو من:خودت چی فکر میکنی کوک:معلومه من🙂 رفتیم سوار ماشین شدیم و راه افتادیم سمت خونه سومالیا در زدم در و باز کرد رفتیم تو یه جا وایسادیم از گرمای زیاد یه هوف کشیدم من:هوفففف کوک:یورا خوبی من:یکم گرمه میخوای کوک: فوت کنمت من:آره اگه خنکه اومد فوتم کرد من:آخ کوک:خوبه من:آره بهم نگاه میکرد سرمو برگردوندم سمتش سرشو چرخوندم اونور باز نگاه کرد من:چیه کوک:هیچی رفتم جلو تر صورتمو نزدیکش کردم سرشو انداخت پایین کوک:اوففف لعنتی من با تو چیکار کنم من:تو داری نگام میکنی منم قلبم دارهمیلرزه از دستت جونگ کوک کوک:جونم من:میخوام برم دسشویی کوک:خیله خوب برو رفتم دسشویی
از زبون جونگ کوک
رفت همون موقع یه دختره چسبید بهم من:بفرما تو برو اونور دختره:چه خبر من:میشه بری اونور منو گرفت برد(چقدر پررو😐😂😂😂) من:ول کن کجا میبریم بعد دستمو کشیدم حولش دادم من:دختره ی هرزه(الان یورا میاد میفهمی😐😂😂😂)
از زبون خودم
از دسشویی اومد بیرون دیدم جونگ کوک نیست یکم رفتم جلو دیدم یه دختره اومده سمت رفتم جلو محکم دختره رو حول دادم عقب میخواستم برم بزنم دختره رو که محکم تو بغلش گرفتم کوک:عشقم ولش کن من:جونگ کوک ولم کن بزار من اینو خفش کنم کوک:نکن من:چرا جلومو میگیری کوک:چون نمیخوام بخاطر این هرزه آسیب ببینی من:حداقل بزار مشت بزنم
از زبون جونگ کوک
رفت همون موقع یه دختره چسبید بهم من:بفرما تو برو اونور دختره:چه خبر من:میشه بری اونور منو گرفت برد(چقدر پررو😐😂😂😂) من:ول کن کجا میبریم بعد دستمو کشیدم حولش دادم من:دختره ی هرزه(الان یورا میاد میفهمی😐😂😂😂)
از زبون خودم
از دسشویی اومد بیرون دیدم جونگ کوک نیست یکم رفتم جلو دیدم یه دختره اومده سمت رفتم جلو محکم دختره رو حول دادم عقب میخواستم برم بزنم دختره رو که محکم تو بغلش گرفتم کوک:عشقم ولش کن من:جونگ کوک ولم کن بزار من اینو خفش کنم کوک:نکن من:چرا جلومو میگیری کوک:چون نمیخوام بخاطر این هرزه آسیب ببینی من:حداقل بزار مشت بزنم
۳۴.۶k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.