ایزاندرلا🗿🚬
ایزاندرلا مادر ناتنی ای به اسم اما و دو خواهر به اسم .....اممم ران و ریندو داشت
ایزاندرلا کلفت خونه بود
روزی از روزها پادشاه مایکی میخواست برای پسرش کاکوچو مرد*وااات🗿* بگیره
ران و ریندو لباس قشنگی پوشیدن و ایزاندرلا تفنگ برداشت*نمیدونم فازم چی بود🗿🚬* رات و ریندو تفنگ رو به چخ دادن
پری ای به اسم شین اومد و واکاسا*سگ*رو تبدیل به اسب کرد
تاکه اومی سنجو*موشا*تبدیل به کلفت کرد و یه لباس پادشاهانه شیشه ای تن ایزاندرلا کرد و گفت
پدصگ این ساعت ۱۲ خرابه فهمیدی خراااب ففففففوت*سیگار کشیدن*
ایزاندرلا رفت با کاکوچو رقصید و پادشاه مایکی شیفته ی اون شد
ساعت ۱۲ شد و ایزاندرلا در رفت و تاجش افتاد
پادشاه مایکی به وزیرش گفت
هرکس این کلاه بره تو سرش باید لششو بیاره اینجا
و ایزاندرلا پیدا شد و با کاکوجو ماچ ماچ کردن و تولید مثل کردن
پایان
ایزاندرلا کلفت خونه بود
روزی از روزها پادشاه مایکی میخواست برای پسرش کاکوچو مرد*وااات🗿* بگیره
ران و ریندو لباس قشنگی پوشیدن و ایزاندرلا تفنگ برداشت*نمیدونم فازم چی بود🗿🚬* رات و ریندو تفنگ رو به چخ دادن
پری ای به اسم شین اومد و واکاسا*سگ*رو تبدیل به اسب کرد
تاکه اومی سنجو*موشا*تبدیل به کلفت کرد و یه لباس پادشاهانه شیشه ای تن ایزاندرلا کرد و گفت
پدصگ این ساعت ۱۲ خرابه فهمیدی خراااب ففففففوت*سیگار کشیدن*
ایزاندرلا رفت با کاکوچو رقصید و پادشاه مایکی شیفته ی اون شد
ساعت ۱۲ شد و ایزاندرلا در رفت و تاجش افتاد
پادشاه مایکی به وزیرش گفت
هرکس این کلاه بره تو سرش باید لششو بیاره اینجا
و ایزاندرلا پیدا شد و با کاکوجو ماچ ماچ کردن و تولید مثل کردن
پایان
۳.۲k
۲۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.