پارت ٣
تعجب کردی اون کوک بود به همه سلام کرد معلم هم بهش سلام کرد بچه ها سلام کردن معلم گفت شاگرد جدیدتوون کوک هست بچه ها میگفتن وایی چقد جذابه خدا جؤن بعد معلم به کوک گفتم پسرم هر جا دوست داری برو بشین همه جا پر بود به جز یه جا کنار من دیدم کوک داره میاد طرف من استرس داشتم اومد گفت میتونم ایجا بشینم تو هم قبول کردیی
معلم گفت خب بچه ها الان معلم زبان میاد
چند دقیقه بعد معلم زبان اومد درسشو داد کلاس تموم شد
داشتي میرفتی یه دختره اومد جلوی گفت هی میمون به نعفته از کنار کوک بلند شی بری یه جا چون اون کراش منه فهمیدی تو گفتی کي کراشتو خواست اسکل مال خودت یهو کوک اومد بهت گفت با کسی که روم کراشه درست حرف بزن کوتوله تو هم گفتی اول به کراشت بگو درست زر بزنه من مثل دم باهاش حرف بزنم هرچن کراشت ادم نیست
کوک گفت بسع تموم کردینو تو داشتي میگفتی خؤنه انا اومد گفت اجی داری میری منم باهات بیام أگه تنهايی تو هم اره بیا رفتین تتوراه حرف زدین که یهو انا گفت اون دختره هرزه رو کوک کراشه تو گفتی ولش به ما چه اصلا انا هم گفت باش رسیدین خونهاتون خونتون کنار هم بود تو رفتی خؤنه لباستو در اوردی غذا خوردی به گلا اب دادی و تلویزیون دید حوصلت سر رفت گفتی بری تکلیفاتو بنويسی تکلیف نووشتی
رفتی بخابی zzzzz
صبح شد قو قؤلي قوقول بیدار شدی صبحانه خوردی امروز قرار بود مدرسه شمارو ببره اردو لباس پوشیتی راه افتادی انا پیشت بود رسیدین مدرسه سوار اتوبوس شدین همه بچه ها نشستن که دید کوک داره میاد طرف تو دأشت میومد که اون دختره گفت کوک پیش من میشینی کوک گفت اوم من بالا میشینم پیشش ا/ت اومد پیشت نشستو تو برات تعجب بود میخاستی ازش بپرسی ولی منصرف شدی رسیدین به جنگل خیلی زیبا بودد
ادامه دارد ....
معلم گفت خب بچه ها الان معلم زبان میاد
چند دقیقه بعد معلم زبان اومد درسشو داد کلاس تموم شد
داشتي میرفتی یه دختره اومد جلوی گفت هی میمون به نعفته از کنار کوک بلند شی بری یه جا چون اون کراش منه فهمیدی تو گفتی کي کراشتو خواست اسکل مال خودت یهو کوک اومد بهت گفت با کسی که روم کراشه درست حرف بزن کوتوله تو هم گفتی اول به کراشت بگو درست زر بزنه من مثل دم باهاش حرف بزنم هرچن کراشت ادم نیست
کوک گفت بسع تموم کردینو تو داشتي میگفتی خؤنه انا اومد گفت اجی داری میری منم باهات بیام أگه تنهايی تو هم اره بیا رفتین تتوراه حرف زدین که یهو انا گفت اون دختره هرزه رو کوک کراشه تو گفتی ولش به ما چه اصلا انا هم گفت باش رسیدین خونهاتون خونتون کنار هم بود تو رفتی خؤنه لباستو در اوردی غذا خوردی به گلا اب دادی و تلویزیون دید حوصلت سر رفت گفتی بری تکلیفاتو بنويسی تکلیف نووشتی
رفتی بخابی zzzzz
صبح شد قو قؤلي قوقول بیدار شدی صبحانه خوردی امروز قرار بود مدرسه شمارو ببره اردو لباس پوشیتی راه افتادی انا پیشت بود رسیدین مدرسه سوار اتوبوس شدین همه بچه ها نشستن که دید کوک داره میاد طرف تو دأشت میومد که اون دختره گفت کوک پیش من میشینی کوک گفت اوم من بالا میشینم پیشش ا/ت اومد پیشت نشستو تو برات تعجب بود میخاستی ازش بپرسی ولی منصرف شدی رسیدین به جنگل خیلی زیبا بودد
ادامه دارد ....
۲۴.۳k
۲۲ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.