مافیا پارت نه

کوک صدای چی بود
ات صدای سومیه بخدا من جیغاشو میشناسم
ات مث جت دویید رفت داخل زیر زمین دید یه مردی اسلهه گرفته روی سرشون
سولی اوما گریه
سومی نجاتمون بده گریه
ات باشه باشه تکون نخورید
سولیو سومی چشم اوما
رییس کوک*
*بیای نزدیک میکشمشون
ات اینا بچن من زندگیمو کردم حدقل منو بکش
*اممم معامله خوبیه
سولی و سومی و کوک نههه
ات ببینید شمارو دیدم و باهاتون زندگی کردم چیز خوبی بود حالا بزارید به ارومی بمیرم که باباتون راحت زندگی کنه
کوک چی نه عمرا
کوک دیگه از اعصبانیت جوش در اورده بود شلیک کرد به سمت رییسش و قشنگ خورد وسط سرش
کوک ات ات خوبی
ات سرسو گرفت و افتاد روی زمین و بیهوش شد
سولی اوماااااا گریه سولیو سومی و کوک رفتن سمت ات
کوک ات عزیزم پاسو تروخدا
نبضش رو گرفتن ضعیف بود
بردنش دکتر
سومی مامان پیشمون بمون ما هنوز بهت نیاز داریم
سولی اوما بمون پیشمون اگه بری منم باهات میام
کوک ات اونموقع دووم اثردی الانم دووم بیار قول میدم دیگه مافیا مباشم برگرد
دکتر اومد بیرون
کوک دکتر چیشد
دکتر....