معلم من!
part ⁶
دستمو کشیدو منو روی صندلی که توی اتاق بود پرت کرد.
ترسیده بهش نگاه کردمو با دادی که زد سرمو پایین انداختم.
کوک: تو چیکار کردی ات؟!
(توجه همه حرفا با داد😐👌)
کوک :تو.......
توو به آقای لی!
معلم کلاس بغلی رشوه دادی که جوابارو بهت بده!
با این حرفش به تعجب بهش نگاه کردمو گفتم ات:کو....کوک این حقیقت......
کوک:دهنتو ببند خب؟!
دیگه این دروغات معنی برام نداره!
بهش نگاه میکردم که ادامه داد:تو میدونی!.
من روی درست احساسم خب میدونی و دست روی این نقطه ضعف گذاشتی!
بلندشدمو خواستم حرفی بزنم که با سیلی که بهم زد حرفم نصفه موند.
روی صندلی نشستم اشکام گونمو خیس کرده بودن ولی کوک دریغ از یک توجه!
بعد از ۱۰ مین صدای آقای لی اومد که داشت به سمت اتاق میومد.......
ادامه دارد........
دستمو کشیدو منو روی صندلی که توی اتاق بود پرت کرد.
ترسیده بهش نگاه کردمو با دادی که زد سرمو پایین انداختم.
کوک: تو چیکار کردی ات؟!
(توجه همه حرفا با داد😐👌)
کوک :تو.......
توو به آقای لی!
معلم کلاس بغلی رشوه دادی که جوابارو بهت بده!
با این حرفش به تعجب بهش نگاه کردمو گفتم ات:کو....کوک این حقیقت......
کوک:دهنتو ببند خب؟!
دیگه این دروغات معنی برام نداره!
بهش نگاه میکردم که ادامه داد:تو میدونی!.
من روی درست احساسم خب میدونی و دست روی این نقطه ضعف گذاشتی!
بلندشدمو خواستم حرفی بزنم که با سیلی که بهم زد حرفم نصفه موند.
روی صندلی نشستم اشکام گونمو خیس کرده بودن ولی کوک دریغ از یک توجه!
بعد از ۱۰ مین صدای آقای لی اومد که داشت به سمت اتاق میومد.......
ادامه دارد........
۲۳.۱k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.