♡مافیا ددی من ♡
♡مافیا ددی من ♡
Part 29
(از زبان جونگ کوک)
چراغش قرمز بود یعنی داره میره
و من شروع کردم به راه رفتن که مثلا دارم از روی عادت راه میرم 😒
و بعد از چند دقیقه راه رفتن چراغ دوباره سیاه شد
و رفتم توی انباری ا/ت اونجا بود
بهش گفتم
جونگ کوک: ا/ت خوبی
ا/ت : اوهوم
جونگ کوک :ا/ت عزیزم چیزی شده؟
ا/ت : نه
جونگ کوک : امروز قراره از اینجا بریم
که یهو ا/ت بقلم کرد قرار شد وقتی جیسو
خوابید بیام دنبالت و با هم بریم
(چند ساعت بعد)
بلاخره جیسو خوابید ...
حمایت.......؟ 💜
Part 29
(از زبان جونگ کوک)
چراغش قرمز بود یعنی داره میره
و من شروع کردم به راه رفتن که مثلا دارم از روی عادت راه میرم 😒
و بعد از چند دقیقه راه رفتن چراغ دوباره سیاه شد
و رفتم توی انباری ا/ت اونجا بود
بهش گفتم
جونگ کوک: ا/ت خوبی
ا/ت : اوهوم
جونگ کوک :ا/ت عزیزم چیزی شده؟
ا/ت : نه
جونگ کوک : امروز قراره از اینجا بریم
که یهو ا/ت بقلم کرد قرار شد وقتی جیسو
خوابید بیام دنبالت و با هم بریم
(چند ساعت بعد)
بلاخره جیسو خوابید ...
حمایت.......؟ 💜
۱۷.۲k
۲۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.